متن کتاب های موسسه در راه حق (آزمایشی)

در این قسمت که به صورت آزمایشی راه اندازی شده متن کتاب های موسسه جهت مطالعه آنلاین مخاطبان گرامی قرار داده می شود.

شما میتوانید از لیست پایین متن تعدادی از کتاب ها را مطالعه فرمایید.

يك شب بر منبر گفت: «كسانى كه گندمشان به حَدّ نِصاب برسد و زكات و حق فقرا را ندهند، مالشان با حرام مخلوط مى شود و اگر با عينِ پولِ آن گندمهاى زكات نداده خانه يا لباس تهيه كنند، با آن لباس و در آن خانه نمازشان باطل است و همين طور اگر كسى خُمس ندهد، نمازش درست نيست. چون يك پنجم مال خُمس نداده، متعلّق به سادات و امام زمان(عليه السلام) است. ممكن است شما لباس و يا مَسكنتان را از اموال خمس نداده خريده باشيد. چون يك پنجم آن متعلق به شما نيست شما آنها را غصب كرده ايد... .» خلاصه مطالبى از اين قبيل را بر منبر گفت. اين حرف در من اثر كرد، من تصميم داشتم پاى منبر هرچه مى شنوم يا ياد مى گيرم، به آن عمل كنم.

چون مى دانستم مالك دِه اهل خُمس و زكات نيست، به پدرم گفتم: من كه رعيت اين مالك هستم، ديگر نمى توانم در اين زمين بمانم. من نماز مى خوانم. بنابراين از اين ده مى روم. پدرم اصرار كرد كه بمانم و گفت: تو از كجا مى دانى كه او زكات نمى دهد؟ من كه به مالك دِه درباره خمس و زكات تذكر داده بودم و او اعتنا نكرده بود، ديگر اصرار پدرم را قبول نكردم و شبانه از ده بيرون آمدم.

براى گذران زندگى خود بين راه قم ـ اراك عَمَلِگى مى كردم، در كار جاده سازى. مدتى هم در دهات اطراف مشغول خاركنى بودم. روزى سى شاهى به من مُزد مى دادند و من با اين مبلغ ناچيز زندگى را مى گذراندم.

سه سال به اين ترتيب گذشت. روزى مالك ده، كسى را نزد من فرستاد و پيغام داد: من توبه كرده ام و اكنون خمس و زكات مى دهم. بيا و در همان ملك مشغول كار باش. اگر نمى خواهى براى من كار كنى، به تو زمين و بذر مى دهم و براى خودت كشت كن. دوست دارم به ده برگردى و نزد ما بمانى.

من به ده برگشتم. مالك به من زمين و يك «بار» گندم داد. من دَه «من» گندم براى بذر برداشتم و بقيه گندم ها را دو نيم كردم. نيمى را براى معاش خود و نيمى ديگر را براى ارحام و فقيران ده كنار گذاشتم. در نتيجه خداوند به زراعت من بركت داد.

پنجاه و پنج «بارِ» گندم از زراعت عايدم شد. باز مثل سابق عمل كردم. يعنى دَه «مَن» را براى بذر كنار گذاشتم و بقيه را به دو قسمت كردم. نيمى براى خود و نيمى براى انفاق به فقرا. اين شيوه هميشه ادامه داشت.

اشتراک نشریات رایگان

سامانه پاسخگویی