و از اين جهت بوده كه اَكابر دين و سَلَف صالحين كُنج تنهائى را برگزيده، و در زاويه خُمول خزيده، و درِآمد و شد خلق را به روى خود بسته و از بزرگى و جاه، خود را وارسته نموده بودند.
شيخ سعدى گفته: صاحبدلى را گفتند: بدين خوبى كه آفتاب است نشنيده ايم كه كسى او را دوست گرفته باشد.
گفت: از براى آنكه هر روزش مى توان ديد، مگر در زمستان كه محجوب است ومحبوب.
به ديدار مردم شدن عيب نيست *** وليكن نه چندان كه گويند بس
اگر خويشتن را ملامت كنى *** ملامت نبايد شنيدن ز كس
كَلِمَةٌ فىِ ذَمِّ الرِّياءِ
] نكوهش ريا [
ريا، از اخلاق ذَميمه و از مهلكات عظيمه است، و در كتاب و سنّت، آيات و روايات بسيار وارد شده بر مذمّت و وعيد بر آن.
در حديث نبوى(صلى الله عليه وآله وسلم) است كه: اَدْنى ريا شرك است[68] و نيز فرموده كه رياكار را روز قيامت به چهار نام ندا مى كنند، مى گويند: اى كافر! اى فاجر! اى غادر! اى خاسر! عمل تو فاسد و اجر تو باطل شد. تو را امروز در پيش ما نصيبى نيست، بگير مزد خود را از آن كه عمل براى او مى كردى اى خدعه كننده.[69]