معجزات امام مهدى(عليه السلام) در «غيبت صغرى»
كرامات و معجزاتى كه در دوران غيبت صغرى، از ناحيه امام مشاهده مى شد موجب استوارى ايمان شيعيان در نقاط دور و نزديك بود. بسيار اتفاق مى افتاد كه پيروان از راه هاى دور و نزديك به سامرّاء و بغداد مى آمدند و توسط نائبان خاص با امام(عليه السلام) تماس مى گرفتند و كراماتى مشاهده مى كردند.
معجزات امام در اين دوره به قدرى زياد است كه ذكر همه آنها به كتابى جداگانه نياز دارد مرحوم شيخ طوسى رحمة الله عليه مى گويد: معجزاتى كه از آن حضرت در زمان غيبت به وقوع پيوسته است بيش از حدّ احصاست.[123]
در اينجا به عنوان نمونه چند مورد را نقل مى كنيم.
1. «عيسى بن نصر» مى گويد: ««على بن صيمرى» براى امام نامه نوشت و كفنى براى خود درخواست كرد، پاسخ آمد تو در سال هشتاد (280 هجرى يا در سن هشتاد سالگى) به آن نياز خواهى داشت. و او ـ ]همچنانكه امام فرموده بود [ ـ در سال هشتاد در گذشت، و پيش از وفاتش امام كفن را برايش ارسال فرمود».[124]
.2 «على بن محمد» مى گويد: «از ناحيه امام فرمانى رسيد كه شيعيان را از زيارت قبور ائمه در «كاظمين و كربلا» نهى فرمود. چند ماه نگذشت كه وزير خليفه، «باقطانى» را خواست و به او گفت: «بنى فرات» (كه وابستگان وزير بودند) و اهالى «برس» (مكانى بين حلّه و كوفه) را ملاقات كند و به آنان بگويد مقابر قريش در كاظمين را زيارت نكنند زيرا خليفه دستور داده است مأمورين مراقب باشند هر كس به زيارت ائمه(عليهم السلام) برود دستگير نمايند».[125]
.3 نواده «ابو جعفر محمد بن عثمان ـ دوّمين نايب امام ـ» مى گويد گروهى از خاندان نوبختى و از آن جمله «ابوالحسن بن كثير نوبختى» رحمة الله عليه، و نيز «امّ كلثوم» دختر ابو جعفر محمد بن عثمان، برايم نقل كرده اند: اموالى از قم و نواحى آن براى ابوجعفر فرستادند تا به امام غائب(عليه السلام) برساند، آورنده در بغداد به خانه پدرم ابوجعفر آمد و آنچه را فرستاده بودند به او تسليم كرد، و چون خواست برود ابوجعفر گفت: «از آنچه به تو سپرده اند كه برسانى چيزى باقى مانده است، در كجاست؟»