6. «لا يَسْتَكْمِلُ عَبْدٌ حَقيقَةَ الاْيمانِ حَتّى تَكُونَ فيهِ خِصالٌ ثَلاثٌ: اَلْفِقْهُ فِى الدّينِ وَحُسْنُ التَّقْديرِ فِى الْمَعيشَةِ وَالصَّبْرُ عَلَى الرَّزايا;[87]هيچ بنده اى به كمال حقيقت ايمان نمى رسد مگر آنكه اين سه خصلت در او باشد: فهم و بصيرت در دين، اندازه گيرى درست در معيشت، شكيبائى در گرفتاريها و مصيبت ها».
. 7«ثَلاثَةٌ لا تُعْرَفُ إِلاّ فى ثَلثِ مَواطِنَ: لا يُعْرَفُ الْحَليمُ إِلاّ عِنْدَ الْغَضَبِ وَلاَ الشُّجاعُ إِلاّ عِنْدَ الْحَرْبِ وَلا اَخٌ إِلاّ عِنْدَ الْحاجَةِ;[88] سه نفر در سه جا شناخته مى شود: بردبار به هنگام خشم، دلير به هنگام جنگ، برادر به هنگام نياز».
. 8«لا يَسْتَغْنى اَهْلُ كُلِّ بَلَد عَنْ ثَلاثَة يَفْزَعُ اِلَيْهِ فى اَمْرِ دُنْيا هُمْ وَآخِرَتِهِمْ، فَاِنْ عَدِمُوا ذلِكَ كانُوا هَمجاً: فَقيه عالِم وَرِع، وَاَمير خَيِّر مُطاع، وَطَبيب ثِقَة;[89] اهل هر شهر از سه نفر كه در كار دنيا و آخرتشان به آنان پناه برند، بى نياز نيستند: فقيه دانشمند پارسا، زمامدار خيرخواه كه مردم مطيع او باشند، پزشك حاذق و مورد اطمينان».
.9 «ريشه هر خوبى و نيكى مائيم، و تمام نيكى ها از شاخ و برگ ما است; توحيد، روزه، فرو خوردن خشم، گذشت از كسى كه به انسان بدى كرده است، ترحم به مستمند، رسيدگى به همسايه و اعتراف به فضيلت صاحبان فضيلت، همه از نيكى ها به شمار مى رود.
و دشمنان ما ريشه هر شر و بدى هستند، و همه زشتى ها شاخ و برگ آنهاست، از آن جمله: دروغ، بخل، سخن چينى، قطع رحم، رباخوارى، خوردن مال يتيم، تجاوز از حدودى كه خدا تعيين فرموده است، ارتكاب جنايات پنهان و آشكار، زنا، دزدى و مانند اينها.
دروغ مى گويد كسى كه خود را با ما و از شيعيان ما مى داند، در حاليكه به شاخ و برگ دشمنان ما چنگ زده و آويزان است».[90]