متن کتاب های موسسه در راه حق (آزمایشی)

در این قسمت که به صورت آزمایشی راه اندازی شده متن کتاب های موسسه جهت مطالعه آنلاین مخاطبان گرامی قرار داده می شود.

شما میتوانید از لیست پایین متن تعدادی از کتاب ها را مطالعه فرمایید.

چند سال پيكر او چون پرچم شهادت بر دار در اهتزاز بود، تا هشام اموى دوباره فرمان داد بدن زيد را از دار فرود آوردند و سوزاندند و خاكسترش را نيز بر باد دادند.[45]ستمگران از پيكر بى جان زيد نيز وحشت داشتند.

خبر شهادت زيد، امام صادق(عليه السلام) را سخت اندوهگين ساخت، چنانكه آثار حزن و مصيبت در سيماى آن حضرت آشكار شد... امام هزار دينار به ابوخالد واسطى داد تا در ميان بازماندگان افرادى كه در ركاب زيد شهيد شده بودند تقسيم كند.[46]

* فضيل رسان مى گويد: پس از شهادت زيد خدمت امام شرفياب شدم، از زيد سخن به ميان آمد، امام فرمود: «خدا او را رحمت كند، مؤمن و عارف (معتقد به امامت ما) و دانشمند و راستگو بود، اگر پيروز مى شد وفا مى كرد، و مى دانست خلافت را به چه كسى واگذار نمايد».[47] (يعنى براى امامت و خلافت امام صادق(عليه السلام) مبارزه مى كرد و اگر پيروز مى شد، امام و خليفه واقعى را به مردم معرفى مى كرد).

از سخنان امام(عليه السلام) كاملا آشكار است كه قيام زيد براى آن بود كه حكومت را از خلفاى ستمگر اموى بگيرد و به امام بسپارد، زيد به امامت امام باقر و امام صادق(عليهما السلام) كاملا معترف بوده است.

* هشتمين پيشوا، امام رضا(عليه السلام) به مأمون فرمود: «زيد از علماء آل محمد(صلى الله عليه وآله وسلم) بود، براى خدا خشمگين شد و با دشمنان خدا پيكار كرد تا در راه خدا به شهادت رسيد; پدرم موسى بن جعفر(عليه السلام) از پدرش جعفر بن محمد(عليه السلام)براى من نقل كرد كه مى گفت: خدا عمويم زيد را رحمت كند كه مردم را به امامت آل محمد(صلى الله عليه وآله وسلم) دعوت مى كرد، و اگر به پيروزى مى رسيد به آنچه مردم را به آن دعوت كرده بود وفا مى كرد، (يعنى حكومت را به امام واگذار مى كرد) زيد براى قيام با من مشورت كرد، به او گفتم: اى عمو اگر راضى هستى كشته وبه دار آويخته شوى، قيام كن».

مأمون پرسيد: «آيا او ادعاى امامت نداشت؟»

امام فرمود: «نه! او مردم را به امامت آل محمد(صلى الله عليه وآله وسلم)دعوت مى كرد».[48]

اشتراک نشریات رایگان

سامانه پاسخگویی