متن کتاب های موسسه در راه حق (آزمایشی)

در این قسمت که به صورت آزمایشی راه اندازی شده متن کتاب های موسسه جهت مطالعه آنلاین مخاطبان گرامی قرار داده می شود.

شما میتوانید از لیست پایین متن تعدادی از کتاب ها را مطالعه فرمایید.

امام حسين(عليه السلام) مى دانست اينك كه حكومت يزيد را به رسميت نشناخته است اگر در مدينه بماند به قتلش مى رسانند، لذا به امر پروردگار، شبانه و مخفى از مدينه به سوى مكه حركت كرد.

آمدن آن حضرت به مكه، همراه با سر باز زدن او از بيعت يزيد، در بين مردم مكه و مدينه انتشار يافت، و اين خبر تا به كوفه هم رسيد. كوفيان از امام حسين(عليه السلام) كه در مكه بسر مى برد دعوت كردند تا به سوى آنان آيد و زمامدار امورشان باشد. امام(عليه السلام)مسلم بن عقيل(عليه السلام)، پسر عموى خويش را به كوفه فرستاد تا حركت و واكنش اجتماع كوفى را از نزديك ببيند و برايش بنويسد.

مسلم به كوفه رسيد و با استقبال گرم و بى سابقه اى روبرو شد، هزاران نفر به عنوان نايب امام(عليه السلام) با او بيعت كردند، و مسلم(عليه السلام) هم نامه اى به امام حسين(عليه السلام)نگاشت و حركت فورى امام(عليه السلام) را لازم گزارش داد.

هر چند امام حسين(عليه السلام) كوفيان را به خوبى مى شناخت، و بی وفايى و بى دينى شان را در زمان حكومت پدر و برادر ديده بود و مى دانست به گفته ها و بيعت شان با مسلم(عليه السلام) نمى توان اعتماد كرد، وليكن براى اتمام حجت و اجراى اوامر پروردگار تصميم گرفت كه به سوى كوفه حركت كند.

با اين حال تا هشتم ذى حجه، يعنى روزى كه همه مردم مكه عازم رفتن به «منى» بودند[17] و هر كس در راه مكه جا مانده بود با عجله تمام مى خواست خود را به مكه برساند، آن حضرت در مكه ماند; در چنين روزى با اهل بيت و ياران خود، از مكه به طرف عراق خارج شد و با اين كار هم به وظيفه خويش عمل كرد و هم به مسلمانان جهان فهماند كه پسر پيغمبر امت، يزيد را به رسميت نشناخته و با او بيعت نكرده بلكه عليه او قيام كرده است.

اشتراک نشریات رایگان

سامانه پاسخگویی