براى حلّ ارضاء غريزه جنسى يا بايد به روش فوق روى آورد. چنان كه متأسفانه دنياى غرب آشكارا و برخى از جوامع آشكار و پنهان و بعضى احياناً پنهانى به آن روى آورده اند! و يا بايد به روشى كه اسلام بيان كننده آن هست، تمسّك جست. و آن تن دادن به ازدواج دائم و در صورت عدم تمكّن بر آن، به ازدواج مدّت دار (با توجّه به ضوابط و شرايط شرعى و رعايت جوانب اخلاقى) رضايت دادن است.
راه سوّم هر چه باشد، نابود كننده ارزشهاى انسانى، پيدايش نسلى ناپاك و رذل و نفى فضيلت است.
البته انتخاب راه درست به برنامه ريزى و رعايت بسيارى از اصول و قوانين فقهى و اخلاقى در ابعاد اقتصادى، فرهنگى و حتّى سياسى نياز دارد.
جوامع بشرى به لحاظ وجود سنّتهاى غلط، پيچيدگيهاى اقتصادى و مالى، وسواسهاى افراطى، ناديده گرفتن ارزشهاى انسانى درمسأله ازدواج، جهل به اهداف حيات انسانى و ياناديده گرفتن آن اهداف به لحاظ جوّ و شرايط نامناسب فرهنگى و وجود پيش شرطهاى سخت در ازدواج و خواستگارى، اختلاط مرد و زن بدون ضابطه و قانون صحيح، گرايش به فرهنگهاى تخيّلى و... راه ارضاء شرافتمندانه غريزه جنسى را به روى خود بسته اند . و آنگاه با نهايت عجز به هرج و مرج جنسى تن داده و وضع را به جايى رسانده كه در برخى از كشورها به قانونى كردن عمل منافى عفّت رضايت داده اند!
آيا اينست نتيجه پيشرفت علم و دانش بشر ؟!
آيا اينست تمدّن بشرى كه به مردم نويد مى دهند؟!
آيا اينست فرآورده انديشه و تفكّر انسان قرن حاضر؟!
آيا اينست معناى حفظ شرف، آزادى و عظمت انسانى؟!
و .....