- فضايل اهل بيت (عليهم السلام) از منابع اهل سنت
- 2
- 3
- 4
- 5
- 6
- 7
- 8
- 9
- 10
- 11
- 12
- 13
- 14
- 15
- 16
- 17
- 18
- 19
- 20
- 21
- 22
- 23
- 24
- 25
- 26
- 27
- 28
- 29
- 30
- 31
- 32
- 33
- 34
- 35
- 36
- 37
- 38
- 39
- 40
- 41
- 42
- 43
- 44
- 45
- 46
- 47
- 48
- 49
- 50
- 51
- 52
- 53
- 54
- 55
- 56
- 57
- 58
- 59
- 60
- 61
- 62
- 63
- 64
- 65
- 66
- 67
- 68
- 69
- 70
- 71
- 72
- 73
- 74
- 75
- 76
- 77
- 78
- 79
- 80
- 81
- 82
- 83
- 84
- 85
- 86
- 87
- 88
- 89
- 90
- 91
- 92
- 93
- 94
- 95
- 96
- 97
- 98
- 99
- 100
- 101
- 102
- 103
- 104
- 105
- 106
- 107
- 108
- 109
- 110
- 111
- 112
- 113
- 114
- 115
- 116
- 117
- 118
- 119
- 120
- 121
- 122
- 123
- همه صفحات
نتيجه
اين همه گواهى بر حقانيت على(عليه السلام) از جانب خلفا بيانگر چيست؟ وقتى خلفا اقرار مى كنند كه او داناتر است; آنگاه كه اظهار مى كنند: بدون او قادر بر حلّ مشكلى نيستند; آنگاه كه او را مولاى خود و هر مؤمن و مؤمنه اى مى دانند و اعتراف به صدور حديث منزلت و حديث غدير مى كنند، و آن جا كه عمر مى گويد: او داناتر از هر كس است به آنچه بر پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) نازل شده است; و آنگاه كه در قضاوت بين مردم و بيان حكم خدا اشتباه مى كنند و اميرالمؤمنين، على بن ابى طالب(عليه السلام) آنها را به اشتباهشان آگاه مى كند و از خطايى كه كرده اند باز مى دارد; و آنگاه كه على(عليه السلام) را در مناظره يهود و نصارى به كمك مى طلبند و خود قادر به پاسخگويى نيستند; همه اين اعترافها گواه چيست؟ آيا براستى اينها بر طبق اسلام به خلافت رسيده و بر اساس دستور اسلام حكم كردند؟ اگر حديث ثقلين مى گويد: با تمسّك به اهل بيت(عليهم السلام) و قرآن هرگز گمراه نمى شويد، چگونه اين حديث را كنار بگذاريم و به غير اهل بيت عصمت و طهارت تمسّك بجوييم؟ آيا مى توانيم هم به روش عمر باشيم كه گفت: كتاب خدا ما را كافى است; و هم در روش پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) قرار بگيريم كه فرمود: «كتاب، با عترت سبب هدايت و نجات شماست; «إن تسمكتم بهما لن تضلوا أبداً»
آيا نجات امت اسلام در روش و بيان رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) است كه قرآن درباره او فرمود: «و ما ينطق عن الهوى إنْ هو إلاّ وحيٌ يوحى...[297]» يا در روش عمر كه در بسيارى از موارد گفت:«لو لا علي لهلك عمر» و نيز گفت: «أعوذ باللّه من معظلة لا على بها» و نيز گفت: «علي أقضانا»؟
ما به حكم عقل و برهان معرفت و عبوديت، و حديث ثقلين و منزلت، و حديث سفينه به كسى تمسك مى جوييم و ولايت كسى را برگردن مى نهيم كه رسول (صلى الله عليه وآله وسلم)از طريق وحى او را عدل قرآن قرار داده و تمسك به او را نجات و هدايت دانسته، و عمر با نبود او خود را از اداره امور مملكت و قضاوت بين مسلمين و پاسخگويى در برابر ديگرالن عاجز مى دانسته است. تمسك به آنانى كه واسطه فيض به خدا در تكوين و تشريع، واسـطه حبّ خدا در عقيده و عمل و واسطه در حب رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)هستند، و آنان اهـل بيت عصمت و طهارت(عليهم السلام) هستند كه فضايل آنها را از كتاب و سنت و از طريق اهل سنت در چند قسمت نگاشتيم.
خدايا! ما را از لغزش در قلم و بيان نگهدار و در حفظ و صحت آن دو ما را كمك فرما.