- فضايل اهل بيت (عليهم السلام) از منابع اهل سنت
- 2
- 3
- 4
- 5
- 6
- 7
- 8
- 9
- 10
- 11
- 12
- 13
- 14
- 15
- 16
- 17
- 18
- 19
- 20
- 21
- 22
- 23
- 24
- 25
- 26
- 27
- 28
- 29
- 30
- 31
- 32
- 33
- 34
- 35
- 36
- 37
- 38
- 39
- 40
- 41
- 42
- 43
- 44
- 45
- 46
- 47
- 48
- 49
- 50
- 51
- 52
- 53
- 54
- 55
- 56
- 57
- 58
- 59
- 60
- 61
- 62
- 63
- 64
- 65
- 66
- 67
- 68
- 69
- 70
- 71
- 72
- 73
- 74
- 75
- 76
- 77
- 78
- 79
- 80
- 81
- 82
- 83
- 84
- 85
- 86
- 87
- 88
- 89
- 90
- 91
- 92
- 93
- 94
- 95
- 96
- 97
- 98
- 99
- 100
- 101
- 102
- 103
- 104
- 105
- 106
- 107
- 108
- 109
- 110
- 111
- 112
- 113
- 114
- 115
- 116
- 117
- 118
- 119
- 120
- 121
- 122
- 123
- همه صفحات
«يسبح لله ما في السموات و ما في الأرض...[3]»; هر چه در آسمانها و آنچه در زمين است، همه (به زبانِ تكوين و منطقِ فطرت) به تسبيح و ستايش خدا مشغولند.
بنابراين، نظام جهان، نظام وابستگى خالص و فرمانبرى محض از خداى متعال است. به عبارت ديگر، قيد عبوديت و بندگى در ذات هر وجودى نهاده شده و امرى فطرى است. و اين است سنّت تغيير ناپذير خدا در جهان و انسان نيز به عنوان پديده اى در جهان هستى از سنتّ فوق جدا نيست; او نيز بايد به مقتضاى هستى خويش و از روى اختيار و اراده، مطيع و فرمانبردار خدا باشد. و اطاعتش را بر اساس معرفت و شناخت صحيح به منصه ظهور برساند.
اصبغ بن نباته گفت: اميرالمؤمنين، على(عليه السلام) فرمود: «بالعلمِ يطاعُ اللّهُ و يُعبَد[4]»; همانا خدا به سبب علم، اطاعت و عبادت مى شود.
حرف «با» در «بالعلم» نحوه رابطه و طريق اطاعت و بندگى را بيان مى كند و بيانگر آنست كه واسطه در اطاعت و عبادت، دانستن، علم و آگاهى است.
وابستگى انسان به خدا در پديد آمدن و درماندن، يك حقيقت انكار ناپذير است و قيد عبوديّت و بندگى ـ كه همان وابستگى مى باشد ـ بر وجود اين موجود نهاده شده است. بنابراين، اراده و اختيار موجود در انسان بايد هماهنگ با اصل هستى انسان باشد و شرط در تحقق اصل بندگى، علم و معرفت است. پس، به حكم بينش اسلامى، شكى در اين نيست كه بندگى ما كه توأم با علم و معرفت است، بايد مطابق خواست خدا بوده و حركت و زندگى ما نيز در جهت رضاى خدا باشد. در غير اين صورت، از عبوديت خارج شده، برخلاف سنّت حاكم بر نظام هستى عمل خواهيم كرد. رسيدن به مقصد انسانى و كمال معنوى در گرو شناخت خواسته خدا و بندگى كردن براى اوست. در اين جا با يك سؤال روبر مى شويم و آن اين كه: در شناخت و فهم خواسته خدا از چه كسى كمك بگيريم؟
در اين جهت، بايد به منبع مورد اعتمادى مراجعه كنيم كه هيچ گونه خطا و اشتباه در گفتار و عمل نداشته باشد، و چنين فردى است كه مى تواند الگو و سرمشق ما در مقام عبوديت و در تمام ابعاد زندگى باشد. و چنانچه احتمال خطا در گفتار و عملش بدهيم، كافى است كه سخن و رفتارش براى ما حجت نباشد. و در چنين حالتى ما نمى توانيم به معرفت صحيح دست يابيم و نيز نمى توانيم روش درست عمل كردن را بياموزيم. به عبارت ديگر، ما نمى توانيم به قرب خداى متعال نايل شويم.