متن کتاب های موسسه در راه حق (آزمایشی)

در این قسمت که به صورت آزمایشی راه اندازی شده متن کتاب های موسسه جهت مطالعه آنلاین مخاطبان گرامی قرار داده می شود.

شما میتوانید از لیست پایین متن تعدادی از کتاب ها را مطالعه فرمایید.

داناترين فرد

پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: «عالمترين (فرد از) امتم، بعد از من، على بن ابى طالب(عليه السلام)است[165]

على (عليه السلام) امير و ولىّ شماست

پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: «اگر مردم مى دانستند چه زمانى على(عليه السلام)اميرالمؤمنين ناميده شده است، فضل و برترى او را انكار نمى كردند. او اميرالمؤمنين ناميده شد در حالى كه آدم ميان روح و جسد بود. خداوند فرمود: آيا من پروردگار شما نيستم؟ گفتند: بلى.

پس خداى متعال فرمود: من پروردگار شما، محمد پيامبر شما و على امير شماست[166]».

ابو هريره گفت: از رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) سؤال شد: در چه زمانى نبوت براى شما لازم و قرار داده شد؟ فرمود: «پيش از آن كه آدم آفريده شود و روح در او دميده گردد.» و فرمود: «و آن زمانى كه پروردگار تو از صلب بنى آدم فرزندانشان را برگرفت و آنها را گواه و شاهد بر خودشان گرفت ]كه[ آيا من پروردگار شما نيستم؟ گفتند: بلى. پس (خداى متعال) فرمود: «من پروردگار بلند مرتبه شما، و محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم) پيامبر شما و على امير شماست[167]

ابن عباس گفت: رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) به على بن ابى طالب (عليه السلام) فرمود: «اى على! من شهر حكمت و تو در آن هستى. و هرگز به شهر نمى توان داخل شد مگر از درب آن. و دروغ گفت كسى كه گمان برد مرا دوست دارد و حال اين كه دشمن توست، زيرا تو از من و من از تو هستم; گوشت تو گوشت من; خون تو، خون من; روح تو، روح من; باطن تو از باطن من; و ظاهر تو از ظاهر من است و تو امام امت من و جانشين من بر امت پس از من هستى. كسى كه تو را اطاعت كرد سعادتمند شد، و كسى كه تو را نافرمانى كرد شقى و بدبخت شد. سود برد كسى كه تو را به دوستى گرفت و زيانكار شد كسى كه تو را به دشمنى گرفت و كسى كه ملازم تو شد رستگار گشت و كسى كه از تو جدا شد، هلاك گشت. مثل تو و مثل ائمه از فرزندانت بعد از من، مثل كشتى نوح است. كسى كه سوار شد نجات يافت و كسى كه از آن دورى گزيد غرق شد. و مثل شما مثل ستارگان است. هرگاه ستاره اى غروب كند، ستاره اى طلوع مى كند تا روز قيامت[168]

اشتراک نشریات رایگان

سامانه پاسخگویی