و اما حق پدرت :
و اما حق پدرت را بايد بدانى كه او بن و ريشه توست و تو شاخه او هستى و بدان كه اگر او نبود تو نبودى، پس هر زمانى در خود چيزى ديدى كه خوشت آمد بدان كه از پدرت دارى و خدا را سپاس گزار و به همان اندازه شكر كن و لا حول و لا قوّة الاّ باللّه.
و اما حق فرزندت :
بدان كه او از توست و در اين دنيا به تو وابسته است، خوب باشد يا بد، تو مسئولى به سرپرستى او با پرورش خوب و راهنمائى او به پروردگارش و كمك او به اطاعت وى، درباره خودت و درباره خودش; و بر عمل او ثواب برى و در صورت تقصير كيفر شوى. پس درباره او كارى كن كه در دنيا حسن اثر داشته باشد و خود را با آن آراسته كنى و در نزد پروردگارش نسبت به او معذور باشى به سبب سرپرستى خوبى كه از او كرده اى و نتيجه اى كه از او گرفتى و لا حول و لا قوّة الاّ باللّه.
و اما حق برادرت :
بدان او دست توست كه با آن كار مى كنى و پشت توست كه به او پناه مى برى و عزّت توست كه به او اعتماد دارى و نيروى توست كه با آن يورش برى. مبادا او را ساز و برگ نافرمانى خدا بدانى و نيز وسيله ظلم به حق خدا، و او را درباره خودش يار باش و درباره دشمنش كمك كار و ميان او و شياطين حائل شو و حقِّ اندرز او را به جاى آور و به او رو كن براى رضاى خدا، اگر منقاد پروردگارش شد و به خوبى از او پذيرا گرديد وگرنه خدا نزد تو مقدم باشد و از اويش گراميتر بدار.[6]
و اما روايات باب كه وعده داديم و رواياتى كه در مورد ثواب و اجر صله كننده مى باشد، مقدم مى داريم و در انتخاب عناوين سعى نموديم كه عناوين مطرح شده در كتاب گناهان كبيره شهيد دستغيب بيشتر مورد استفاده قرار گيرد.