در حديث است كه خداى متعال فرموده است: «روزه به من اختصاص دارد، و من خود پاداش آنم».[1] از گفتار امام صادق(عليه السلام)
آغاز
قرآن كريم مى فرمايد: «سوگند به خورشيد و تابش آن، و سوگند به ماه آنگاه كه در پى خورشيد درآيد، و سوگند به روز آنگاه كه آن را آشكار سازد، و سوگند به شب آنگاه كه آن را بپوشاند، و سوگند به آسمان و آنكه آن را بنا نهاد، و سوگند به زمين و آنكه آن را گسترده ساخت، و سوگند به جان و آنكه آن را مستوى و كامل آفريد. پس راه بدى و خوبى را بدو الهام نمود. حقيقتاً رستگار كسى است كه جان را تزكيه سازد، و محقّقاً زيانكار است آنكه جان را در ظلمت و تاريكى هاى جهل و معصيت پنهان دارد».[2]
آئين مقدس اسلام و مجموعه احكام حيات بخش آن براى رهاندن انسان از دام خواسته هاى حقير جسمانى و حيوانى است; چرا كه تا عقاب جان آدمى از دام شهوت و هوس، و قيد و بند نيازهاى زمينى نرهد هرگز به فراز قرب حق و به اوجهاى آسمانى پر نمى كشد.
اسلام پيروان خويش را در هر گوشه از زندگى، و در كشاكش نيازها و خواسته ها، به سوى همين وارستگى از بندهاى حيوانى و آراستگى به فضايل نفسانى فرا مى خواند. و احكام آن در هر زمينه مسلمان را به سوى همين هدف برتر مى برد.
ما مسلمانان اگر به راستى و نه تنها در سخن كه در عمل نيز، پيرو اسلام باشيم، و دستورات اين آيين آسمانى را آنچنان كه هست و بايد بكار بنديم، بى ترديد به قلّه هاى فرازمند معنويت انسان نايل مى آييم، همچنانكه سلمان ها و ابوذرها، مقدادها و عمارها، و چهره هاى بسيارى از اين دست نايل آمدند; و مى دانيم كه آن نامداران تاريخ انسان كه مسلمانان واقعى عصر خويش مى بودند، در تمام ابعاد انسانيت خويش اُسوِه و نمونه بودند: در صفا و صميميت چون سرچشمه هاى روشن آب; پاك و زلال، و در ميدان مبارزه با مشكلات و نبرد با ناراستيها، چون كوه نستوه و استوار، و در دانش و انديشه، چون دريا پرموج و ژرف، و در مناعت طبع و بى نيازى از غير خدا چون آسمان بلند و برافراشته بودند.