حال امام سجّاد در مورد مصيبت كربلا
حضرت امام زين العابدين(عليه السلام)، در روز عاشورا مصيبت هاى بسيارى كشيد. پدر، بَرادران، عموها، پسرعموها و ياران را كشته و در خاك و خون غلتيده ديد. زنان و كودكان و خواهران را ديد كه به اسارت گرفته شدند و شلاّق مى خورند. اما خداوند متعال به او صبر داده بود تا در برابر همه مصيبت ها شكيبا باشد; در حالى كه مى ديد بيشتر خاندانش و ياران پدرش در خاك و خون غلتيده اند و بدنهايشان برهنه و لباسهايشان به غارت رفته است. حقّ ايشان غصب شده، خاندانشان كشته شده و از وطن رانده شده اند.
امام سجّاد(عليه السلام) حدود چهل سال بر شهادت پدر بزرگوارش گريه كرد. در اين مدّت روزها را روزه مى گرفت و شبها عبادت مى كرد. وقتى در افطار برايش آب و غذا مى آوردند و مى گفتند: «آقا بفرماييد بخوريد.» امام مى فرمود: «فرزند رسول خدا گرسنه كشته شد، فرزند رسول خدا تشنه كشته شد.» آنقدر اين جملات را تكرار مى كرد و گريه مى كرد، تا ظرف غذايش از اشك تر مى شد و آب آشاميدنيى كه برايش آورده بودند با اشكش آميخته مى شد.
حالِ امام اين چنين بود تا به ملكوت اعلى پيوست.
رباب كه بود؟
رباب همسر امام حسين و دختر «امرء القيس بن عدى كَلْبى» بود. رباب مادر «سكينه» و «عبدالله رضيع» است و بعد از شهادت امام، بيش از يك سال زنده نماند.او به امام علاقه شديدى داشت و امام هم به او علاقه مند بود.
رباب به مدينه برنگشت و در كنار قبر مطهر امام حسين(عليه السلام) ماند و زير سايه و سقف هم نرفت، تا اينكه بعد از يك سال، بر اثر غم و اندوه از دنيا رفت. او از بافضيلت ترين زنان عصر خود بود و شعرهايى هم براى مصيبت امام حسين(عليه السلام) سرود.