متن کتاب های موسسه در راه حق (آزمایشی)

در این قسمت که به صورت آزمایشی راه اندازی شده متن کتاب های موسسه جهت مطالعه آنلاین مخاطبان گرامی قرار داده می شود.

شما میتوانید از لیست پایین متن تعدادی از کتاب ها را مطالعه فرمایید.

حرّ به وسط ميدان جنگ آمد و در برابر لشكر دشمن گفت: «شما كه امام را دعوت كرديد تا يارى اش كنيد، آيا امروز مى خواهيد او را بكشيد؟ جان او را در دست گرفته ايد و راه نفس كشيدن را بر او بسته ايد و از هر طرف محاصره اش كرده ايد و از رفتنش به طرف سرزمينها و شهرهاى ديگر جلوگيرى مى كنيد; يعنى مثل اسيرى در دست شما است كه نه مى تواند سودى به خود برساند و نه زيانى را از خود دور كند. آب فُرات را ـ كه يهوديان و مسيحيان از آن مى نوشند ـ بر روى امام و خاندانش بسته ايد. چقدر بد رعايتِ سفارشِ پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) را در مورد فرزندانش انجام داديد! خدا شما را در روز قيامت تشنه نگه دارد!»

در اين وقت تيراندازان دشمن، او را هدف تيرهاى خود قرار دادند. حرّ نزد امام برگشت. حدود سى نفر از سپاهيان عمربن سعد، تحت تأثير حرفهاى حرّ، به لشكر امام پيوستند.

اولين حمله

عمربن سعد كه از رفتار حرّ تكان خورده بود، براى اينكه كسى ديگر به لشكر امام نپيوندد، به غلام خود دستور داد كه پرچم را جلو ببرد. سپس عمربن سعد تيرى در كمان گذاشت و به طرف خيمه امام حسين(عليه السلام) رها كرد.

با علامت عمربن سعد، بقيه لشكرش تيراندازى را شروع كردند و ياران امام را هدف قرار دادند. سپس حمله عمومى شروع شد و عده اى از ياران امام به شهادت رسيدند. كمى بعد عَمْرِوبنِ حَجّاج با لشكريان عمربن سعد به خيمه امام حمله كرد ولى با دفاع سرسخت ياران امام مواجه شد. در اين نبرد تعدادى از دشمنان به هلاكت رسيدند و تعدادى هم زخمى شدند.

جنگ تن به تن

روز عاشورا، اصحاب امام حسين(عليه السلام) تا زنده بودند، نگذاشتند از بنى هاشم كسى به ميدان برود. وقتى كه ياران امام ديدند عدّه زيادى از همراهانشان به شهادت رسيدند، دو يا سه نفرى خدمت امام مى آمدند و اجازه جنگ تن به تن گرفتند.

اشتراک نشریات رایگان

سامانه پاسخگویی