متن کتاب های موسسه در راه حق (آزمایشی)

در این قسمت که به صورت آزمایشی راه اندازی شده متن کتاب های موسسه جهت مطالعه آنلاین مخاطبان گرامی قرار داده می شود.

شما میتوانید از لیست پایین متن تعدادی از کتاب ها را مطالعه فرمایید.

فرماندهان سپاه دشمن عبارت بودند از: عمربن سعد (فرمانده كل)، حرّبن يزيد، شَبَث بن رِبْعى، شمربن ذى الجوشن، حُصَيْنِ بن نُمَيْر، حَجّاربن اَبْجَر، عَمروبن حَجّاج و چند تن ديگر.

عبيدالله بن زياد تلاش كرده بود تا بهترين و بيشترين اسلحه هاى روز را براى سپاه خود تهيه كند. تاريخ نگاران نوشته اند بيشتر از ده روز، همه اسلحه سازان شهر كوفه، براى تهيه اسلحه سپاهيان عبيدالله بن زياد، شبانه روز كار مى كردند.

نيروى كمكى براى امام

«حَبيب بن مَظاهِر» ـ يكى از ياران باوفاى امام حسين(عليه السلام) ـ كه مى ديد هر روز گروه هاى مختلف به كربلا مى آيند و بر نيروهاى دشمن افزوده مى شود و ياران امام هم چنان اندك هستند. نزد امام حسين(عليه السلام) آمد و گفت: «در اين نزديكى قبيله هايى از بنى اسد زندگى مى كنند و يك شب راهِ ما با آنها فاصله دارد، اگر اجازه دهيد به سراغشان بروم و به يارى شما دعوتشان كنم، شايد بيايند.»

امام اجازه دادند و حبيب بن مظاهر راه افتاد.

حبيب آنها را به يارى فرزند رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) دعوت كرد و حدود هفتاد يا نود نفر دعوت او را پذيرفتند و به سوى كربلا راه افتادند.

يكى از كسانى كه نان را به قيمت روز مى خورد، ماجرا را به اطلاع عبيدالله بن زياد رساند و او نيز چهارصد نفر را به جنگ بنى اسد فرستاد. پيش از رسيدن آنان به كربلا، نيروهاى عبيدالله بن زياد با آن افراد درگير شدند و تعدادى از بنى اسد را كشتند و بقيه را مجبور كردند به قبيله هاى خود بازگردند.

حبيب بن مظاهر نيز مأيوسانه نزد امام برگشت و موضوع را به امام اطلاع داد.

اشتراک نشریات رایگان

سامانه پاسخگویی