متن کتاب های موسسه در راه حق (آزمایشی)

در این قسمت که به صورت آزمایشی راه اندازی شده متن کتاب های موسسه جهت مطالعه آنلاین مخاطبان گرامی قرار داده می شود.

شما میتوانید از لیست پایین متن تعدادی از کتاب ها را مطالعه فرمایید.

عبادتى به اين والايى و فريضه اى به اين اهميّت، بى شك تنها در گفتن جملاتى و انجام حركاتى به نام «اذكار» و «افعال» نماز، خلاصه نمى شود.

نماز، رمز و راز و اسرار و درسها و پيام ها و عبرتهايى دارد كه جز با شناختن آنها، اثر مطلوب نمى بخشد. در آيات قرآن و در روايات بسيارى كه پيرامون نماز است، به اسرار معنوى نماز و معناى حركات و اعمال آن اشاره شده است. علماى وارسته اسلام نيز، از ديرباز، براى تبيين و تشريح اين اسرار و گشودن رازها و پرده برداشتن از چهره باطنى نماز به تأليف كتابهاى مختلف در سطوح گوناگون پرداخته اند و اين حركت، هنوز هم ادامه دارد و پيوسته شاهد نگارش آثار جديد درباره اين فريضه بزرگيم. خدا را شكر و سپاس.

يكى از غنى ترين و جذّاب ترين آثار در اين زمينه، كتاب ارزشمند و پر نكته و عرفانىِ «اسرارالصّلوة» از عارف وارسته و عالم ربّانى و سالك راستين مرحوم ميرزا جواد ملكى تبريزى است به زبان عربى كه بارها به چاپ رسيده است. در اينجا ضمن اشاره اى گذرا به زندگينامه آن زنده ياد، توضيحى هم پيرامون اثر حاضر خواهيم داشت.

مؤلف بزرگوار كتاب، ميرزا جوادآقا ملكى تبريزى، بيش از يكصد و بيست سال قبل در يك خانواده معروف و معتبر در تبريز به دنيا آمد. در جوانى مقدمات علوم اسلامى را در همان شهر فرا گرفت. روح عطشناكش او را به نجف اشرف كشاند و به جوار قبر مولايش حضرت امير(عليه السلام) هجرت كرد تا از حوزه علميه نجف و از محضر پر فيض استادان برجسته آن، سيراب شود. در فقه و اصول، از محضر شيخ انصارى و در علوم عقلى و فلسفى از مكتب مولى هادى سبزوارى و در علوم اخلاق و تهذيب از حضور سيدعلى تُسترى بهره ها گرفت. بزرگترين استاد وى، عارف والاقدر و فقيه ربّانى و معلّم بزرگ اخلاق و عرفان آخوند مولا حسينقلى همدانى بود كه به نقلى چهارده سال از محضر او فيض برد و اين از فرصتهاى ملكوتى و نابى بود كه براى او پيش آمد.

پس از آنكه در نجف به درجه اجتهاد نايل آمد، در سال 1321 قمرى به ايران بازگشت و براى خدمت به هموطنان خويش به تبريز رفت و در سالهاى اقامتش در آن شهر به تدريس اخلاق و تربيت انسانهاى وارسته همّت گماشت. در سالهاى پرآشوب مشروطيّت كه اوضاع تبريز آشفته بود، مخفيانه به تهران آمد و مدتى در جوار حضرت عبدالعظيم در شهر رى ماند. سپس در سال 1329 قمرى به قم مهاجرت نمود و آنجا را به عنوان وطن دوّم خويش برگزيد و تا آخر عمر، در آن شهر ماند.

اشتراک نشریات رایگان

سامانه پاسخگویی