كَلِمَةٌ فىِ مَدْحِ الصَّبْرِ
] ستايش صبر [
صبر، مضطرب نگشتن در بلاها و مصائب است. و ضدّ آن جزع و بى تابى است كه عبارت است از رها كردن عنان خود در مصيبت و بلا به فرياد كشيدن، آه و واويلا و ناله كردن و جامه دريدن و بر خود زدن، بلكه عَبوس كردن و امثال آن كه سبب كلّى آن «ضعف نفس» است.
و از براى صبر اقسام ديگر نيز هست، مثل صبر در معارك و جنگها كه از افراد شجاعت است، و صبر در حال غضب كه حلم است، و صبر بر مشقّت طاعات، و صبر بر مقتضيات شهوات و غيرها.
و فى الحقيقه اكثر اخلاق فاضله داخل در صبر است. و مرتبه صبر از مراتب رفيعه است. و حق تعالى بيشتر خيرات را نسبت به صبر داده است و اكثر درجات بهشت را به آن متعلّق ساخته.
و در هفتاد و چند موضع از كتاب خود ذكر فرموده و اوصاف بسيار براى صابرين ثابت كرده، و از براى ايشان صلوات و رحمت و هدايت را قرار داده و مژده بودن خود را با ايشان، به آنها رسانيده.[78]
و در احاديث نيز فضيلت بسيار براى صبر وارد شده، و روايت شده كه: نسبت صبر به ايمان مثل سر است به بدن و كسى را كه سر نباشد بدن نمى باشد. همچنين كسى را كه صبر نباشد ايمان نيست.[79]
و طريق تحصيل مرتبه صبر مراعات نمودن چند چيز است:
* اوّل : بسيار ملاحظه نمودن احاديثى را كه در فضيلت ابتلاء در دنيا وارد شده و آنكه به إزاءِ هر مصيبتى رفع درجه يا محو سيّئه اى است، و يقين داند كه خيرى نيست در كسى كه به بلائى گرفتار نشود.
* دوّم : متذكّر آن شود كه زمان مصيبت اندك و وقت كوتاه است، و عنقريب از آن مُسْتَخْلص شده به خانه راحت و استراحت مى رود.