و بسا باشد كه باعث آن مجرّد خنداندن و به نشاط آوردن بعضى از اهل دنيا باشد به جهت طمع در كثافات دنيويّه ايشان، و شكّى نيست كه اين عمل شيوه اَراذل و اوباش و پست فطرتان است.
و صاحب اين عمل را از دين و ايمان خبرى نيست ، و از انسانيّت ]مردى[ اثرى نيست.
كَلِمَةٌ فىِ ذَمِّ الاِْفْراطِ فىِ الْمِزاحِ
] نكوهش زياده روى در شوخى [
افراط در شوخى و مِزاح، مذموم است و باعث سبكى و كم وقارى، و موجب سقوط مهابت و حصول خوارى مى گردد، و دل را مى ميراند و از آخرت غفلت مى آورد، و بسا باشد كه باعث عداوت و دشمنى، و يا سبب آزردن و خجالت دادن مؤمنى گردد.
و لكن اگر افراط در شوخى نشود و توليد مفاسد مذكوره نكند و باعث گشادن دهان به هرزه خندى نشود «ممدوح» است.
كَلِمَةٌ فىِ ذَمِّ الْغَيبَةِ
] نكوهش غيبت [
غيبت عبارت است از گفتن چيزى را در غياب شخصى، به قصد تنقيص او كه اگر به گوش او رسد او را ناخوش آيد و به آن راضى نباشد. خواه آن چيزى كه در حقِّ او گفته مى شود نقص در بدن يا در نَسَب يا در صفات و افعال و اقوال او باشد، يا در چيزهائى كه متعلّق و منسوب است به او.