تنور شكم دم به دم تافتن *** مصيبت بود روز نايافتن
كِشد مرد پرخواره بار شكم *** اگر برنيايد كشد بار غم
و بدان كه: همچنان كه از براى پرخورى آفات بسيار است، از براى گرسنگى نيز ثمرات بسيار است : دل را نورانى مى كند، ذهن را تند مى كند، آدمى به سبب آن به لذّت مناجات مى رسد و از ذكر و عبادت مُبْتَهِجْ مى شود، رحم بر ارباب فقر و فاقه مى كند، گرسنگى روز قيامت را ياد مى آورد، شكسته نفسى در او ظاهر مى شود و طاعت و عبادت بر او سهل مى شود، آدمى را خفيفُ المَؤُنه و سبك بار مى گرداند، و بدن را صحيح و امراضِ را دفع مى كند و كم امرى است كه فائده آن به فائده گرسنگى رسد.
پس بر شكم پرستان لازم است كه درصَدَدِ علاج خود برآيند، و از فوائد گرسنگى خود را محروم ننمايند، و طريقه انبياء و اَكابر و علماء و عُرَفا را متابعت كنند، و ببينند كه هر كس به جايى رسيد بى زحمت گرسنگى نبود، و ملاحظه نمايند كه آيا شركت و مشاركت با ملائكه بهتر است، يا مشاركت با بهائم؟
خواجه را بين كه از سحر تا شام *** دارد انديشه شراب و طعام
شكم از خوش دلى و خوش حالى *** گاه پر مى كند، گهى خالى
فارغ از خُلد و ايمن از دوزخ *** جاى او مزبله است يا مطبخ