و چه خوب گفته سعدى :
بنى آدم اعضاى يكديگرند *** كه در آفرينش ز يك گوهرند
چو عضوى به درد آورد روزگار *** دگر عضوها را نماند قرار
تو كز محنت ديگران بى غمى *** نشايد كه نامت نهند آدمى
كَلِمَةٌ فىِ الشَّرَهِ
] نكوهش شكم پرستى [
اى جان عزيز! از شكم پرستى بپرهيز كه بر آن مترتّب مى شود مفاسد بسيار، مانند ذلّت و مَهانت و حُمق و بلادت، بلكه غالب صدمات وارده بر انسان منشاء آن شكم است.
اگر جَور شكم نبودى هيچ مُرغى در دام نمى افتادى، بلكه صيّاد دام ننهادى.
مرو در پى هر چه دل خواهدت *** كه تمكين تن نور دل كاهدت
كند مرد را نفسِ اَمّاره خوار *** اگر هوشمندى عزيزش مدار
وگر هر چه باشد مرادش خورى *** به دوران بسى نامرادى برى