آنجا كه; گاهى به پيامبر هديه اى تقديم مى كردند، مى فرمود: «به خانه فلان زن ببريد چون او دوست خديجه است».[22]
«عايشه» مى گويد: «پيامبر آنقدر از خديجه به نيكى ياد مى كرد كه يك روز به او اعتراض كردم: «اى رسول خدا! خديجه پيره زنى بيش نبود و خدا بهتر از او را به تو عطا كرده است!» پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) خشمگين شد و فرمود: به خدا سوگند! خداى متعال بهتر از او به من نداده است; خديجه ايمان آورد هنگامى كه ديگران در كفر بودند، و مرا تصديق كرد هنگامى كه ديگران تكذيبم مى كردند، اموالش را رايگان در اختيارم گذاشت هنگامى كه ديگران محرومم مى داشتند، و خداى متعال نسل مرا به وسيله او قرار داد...»[23] و اين گوياى حقيقتى بزرگ در تاريخ اسلام است، چرا كه به راستى فداكاريهاى خديجه در پيشرفت رسالت پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) تأثيرى بِسزا داشته و به گفته برخى دانشمندان: اسلام و رسالت پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) با جهاد على عليه السلام و انفاق خديجه(عليها السلام) رونق يافت. يعنى: خداى متعال اين دو گرامى را وسيله تأييد پيامبر خويش ساخت و جهاد على(عليه السلام) و انفاق خديجه(عليها السلام) دو عامل بزرگ گسترش و پيروزى اسلام بود، و همه مسلمانان در تمامى اعصار، نعمت ايمان را پس از خدا و پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) به اين دو گرامى مديونند.
بارى، فاطمه يادگار چنان مادرى و فرزند چنان پدرى است; با وفات خديجه(عليها السلام)در سال دهم بعثت[24] فاطمه(عليها السلام) دامان پرمهر مادرى عزيز و فداكار را از دست داد، و از آن پس تنها فاطمه كوچك بود كه جاى خالى مادر را در كانون خانواده پر مى كرد.