فاطمه(عليها السلام) با اسلام بزرگ شد، با اسلام و قرآن همراه بود، در هواى وحى و نبوّت تنفّس مى كرد و مى باليد، زندگى اش از زندگى پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) جدا نمى شد، حتّى با وجود ازدواج و فرزنددارى خانه اش متصّل به خانه پيامبر بود، و پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)بيش از هر جاى ديگر به خانه فاطمه رفت و آمد داشت; هر بامداد پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)پيش از رفتن به مسجد به ديدار فاطمه مى رفت،[18] و خدمتكار پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)مى گويد: «آن گرامى چون مى خواست به سفرى برود با آخرين كسى كه وداع مى كرد فاطمه بود، و چون باز مى گشت پيش از ديدار هر كس نزد فاطمه مى رفت.»[19]
و سرانجام در آخرين ساعات زندگى پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) نيز فاطمه بر بالين او بود و مى گريست و پيامبر عزيز او را دلدارى مى داد كه پيش از ديگران به پدر خواهد پيوست.[20]
*
مادر فاطمه(عليها السلام)
فاطمه(عليها السلام) پنج سال از دوران كودكى را در دامان مادر گرامى و فداكارى چون «خديجه» پرورش يافت، مادرى كه اوّلين بانوى اسلام بود و پيامبر درباره او مى فرمود: «خديجه يكى از بهترين زنان اين امّت است.»[21]
خديجه(عليها السلام) چنان نزد پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) محبوب و محترم بود كه تا حيات داشت پيامبر همسر ديگرى اختيار نكرد، و پس از وفات او نيز بسيار از او ياد مى نمود، و حتّى به دوستان خديجه نيز احترام مى گذاشت تا