متن کتاب های موسسه در راه حق (آزمایشی)

در این قسمت که به صورت آزمایشی راه اندازی شده متن کتاب های موسسه جهت مطالعه آنلاین مخاطبان گرامی قرار داده می شود.

شما میتوانید از لیست پایین متن تعدادی از کتاب ها را مطالعه فرمایید.

* عامل بازدارنده از سعادت

بيان شد كه حركت انسان به جانب سعادت، حركتى علمى و ادراكى است، امّا هر حركت و تحوّل ادراكى، آدمى را به سعادت نمى رساند. به حركت انسانِ متجدد مآب بنگريد، او حركتى سريع در ادراك حسّى و خيالى دارد و توانسته است با تفكّرات احساسى و خيالى خود به دنياى صنعت و پر از تجمّل قدم بگذارد، امّا به مقام سعادت به معناى خاص انسانى، الهى نايل نشده است. چنانكه مشاهده مى كنيم، امور و شؤون جوامع و اجتماعات بر محور ماديت و دنيا طلبىِ صرف مى چرخد، جز برخى كه اندك رنگى از معنويت به خود گرفته اند. بنابراين، حاكميت صفاتِ ناپسند و سوء خلق بر اجتماع احساسگرا امرى واضح و آشكار است.

ما علامت سعادت را ـ كه حسن خلق دينى و مكارم اخلاق مى باشد ـ در جوامع بشرى و در انسانها ]جز افراد بسيار كمى[ مشاهده نمى كنيم، پس جوامع غربى و شرقى دليل و برهان واضح بر اين مطلب هستند كه حركت تجربى و احساسى و خيالى و تفكّرات در اين محدوده، قادر نيست انسان را به رشد وجودى و سعادت برساند; هر چند دنياى آباد و پر از تجمّل ساخته است.

بنابراين، با توجه به حقيقت انسانى و روح الهى او حركت ادراكى خاصى لازم است تا وى را به سعادت واقعى نايل گرداند و آن، ادراك عقلى و تفكر عقلانى مى باشد كه خاص مرتبه عالى نفس انسان است.

حال، به اين نكته مى توان واقف شد كه عامل اصلى بازدارنده انسان از نيل به سعادت كه سرمنشأ عوامل ديگر نيز مى تواند باشد، حركت در ادراكات حسى، خيالى، وهمى و تفكر در محدوده آنها بدون بهره گيرى از عقل و دين است. ادراك حسّى، انسان را در ماديت و ظواهر طبيعت نگاه مى دارد و ادراك خيالى و وهمى راهى به حقيقت ندارد و در حدّ گمان، شخص را

به پيش مى برد; پس، ادراك حسّى و خيالى و هستى ادراكى و عقايدى كه جهان غرب يا شرق بر اين اساس به انسان مى دهند، او را به مقصود نمى رساند. و چون مطابقت با واقع ندارد، جامعه معتقد به آن در اوهام بسر مى برد و راه به حيات طيبه ندارد.

همان گونه كه تحليل امور اجتماعى، سياسى و رفتارى افراد بر اساس خيال، ظنّ و گمان امكان پذير نيست، و نمى توان بر اساس آن اقدام كرد و به قضاوت صحيح نشست، تحليل مسائل فكرى و عقيدتى هم اگر بر پايه خيال باشد، تنها ظنّ آور بوده و چنين ادراكى به سعادت منتهى نمى شود زيرا پايه سعادت، علم و يقين است نه وهم و ظن. بنابراين، باقى ماندن در فهم خيالى و حسى سرمنشأ حركتهاى غير منطقى، و مانع اصلى در رسيدن به سعادت است.

به هر حال، حركت در ادراك خيالى و ظنّى و عمل بر طبق آن از ارزش اخلاقى منفى برخوردار بوده و براى نجات از اين امر منفى بايد به اصلاح ادراكات اقدام كرده و به سير فكرى در كانال عقل پرداخت.

اشتراک نشریات رایگان

سامانه پاسخگویی