متن کتاب های موسسه در راه حق (آزمایشی)

در این قسمت که به صورت آزمایشی راه اندازی شده متن کتاب های موسسه جهت مطالعه آنلاین مخاطبان گرامی قرار داده می شود.

شما میتوانید از لیست پایین متن تعدادی از کتاب ها را مطالعه فرمایید.

«فرويد» مؤسس مكتب آزادى جنسى در غرب، نمونه بارز چنين شخصى است. درك او از انسان و هستى در محدوده حس و خيال است، لذا عشق غريزى را يگانه راز هستى انسان مى داند و خير و كمال انسان را در ارضاى آن محصور مى كند.

جوان عزيز! خوب بينديش كه دنياى متمدّن ـ كه مدّعى رشد دانش و علم است ـ چگونه انسان رااز مقام بلند الهى او تنزل داده تا حدى كه فقط بايد بپوشد; بخورد; بخوابد; و عشقى در حدود خواسته هاى شهوى و حيوانى داشته باشد.

آيا چنين عشقى آرامش دهنده و مداواكننده دردهاى روحى انسان است؟ آيا چنين عشقى قادر است پاسخگوى خواسته نامتناهى فطرت عاشقه باشد؟ تفكر كن و پاسخ بده.

اميرالمؤمنين(عليه السلام) درباره چنين عشقى فرمود:

«... أَقبَلوُا عَلى جِيفة قَدافْتَضَحُوا بِأَكْلِها واصْطَلَحُوا عَلى حُبِّها وَ مَنْ عَشِقَ شَيئاً أَعْشى بَصَرَهُ وَ أَمْرَضَ قَبْلَهُ فَهُوَ يَنْظُرُ بِعَيْن غَيْرِ صَحيحَة وَ يَسْمَعُ بِاُذُن غَيْرِ سَميعَة، قَدْ خَرَقَتِ الشَّهَواتُ عَقْلَهُ وَ أماتَتِ الدُّنْيا قَلْبَهُ...[165];

... رو به مردارى(دنيا) آوردند كه به خوردن آن رسوا گشتند و به دوستى آن اتفاق نمودند. هر كه عاشق چيزى شود، بينايى او را كور ساخته ودلش را بيمارمى كند(به طورى كه عيب آن را ننگريسته، زشتيش را نيكو ببيند) پس او با چشمى مريض و غير صحيح مى نگرد و با گوشى كه ] حقايق را [نمى شنود، مى شنود. خواهشهاى بيهوده، عقل او را دريده و دنيا دلش را ميرانده است...»

عشق حسّى و خيالى آن گاه كه هدف واقع شود، دل را مى ميراند و مانع حقيقت پذيرى انسان مى شود. تا جايى كه او را بنده ذليل در برابر تجملات دنيا و دنياداران قرار مى دهد. چنانكه فرمودند:

«وَ وَلَّهَتْ عَلَيْها نَفْسَهُ فَهُوَ عَبْدٌ لَّها وَ لِمَنْ في يَدِهِ شىْءٌ مِّنْها[166];

نفس او شيفته دنيا شده است; پس، او بنده دنيا و بنده كسى است كه متاعى از دنيا در دستش هست.»

اشتراک نشریات رایگان

سامانه پاسخگویی