متن کتاب های موسسه در راه حق (آزمایشی)

در این قسمت که به صورت آزمایشی راه اندازی شده متن کتاب های موسسه جهت مطالعه آنلاین مخاطبان گرامی قرار داده می شود.

شما میتوانید از لیست پایین متن تعدادی از کتاب ها را مطالعه فرمایید.

انسان در مرحله حس و خيال، دنيا را عظيم و بزرگ مى پندارد; ولى آن گاه كه به تجزيه و تحليل عقلى دنيا مى پردازد، آن را فانى، زودگذر و پست مى بيند. اين كه فرموده اند: «حُبُّ الدُّنْيا رأْسُ كُلِّ خَطيئَة»[162] (دنيا سرمنشأ هر خطايى است) آن دنيايى است كه مُدرَك و معلوم حس و خيال باشد; نه دنياى مورد شناخت عقل و عرفان.

انسان، يا بايد با كمك عقل به شناخت حقيقت برسد، و خواسته هاى خويش را تابع آن گرداند. و يا با شناخت تعبّدى ـ كه از رهبران دين مى شنود ـ راه حقيقت را طى كند و الاّ در مرحله احساسگرايى و خيالگرايى خواهد ماند.

پشيمان شدن اهل جهنم از اعمال و رفتارشان در اين دنيا، نمونه بارزى از احساسگرايى و خيالگرايى آنان است; بنگريد: «وَ قالُوا لَوْ كُنّا نَسْمَعُ أوْ نَعقِلُ ما كُنّا في أَصْحابِ السَّعير[163];

و گويند اگر مى شنيديم يا تعقل مى كرديم، از اهل و اصحاب جهنم سوزان نبوديم.»

* عشق حسى و خيال

آنچه عشق حسّى و خيالى به آن تعلق مى گيرد، جمال و زيباييهاى ظاهرى است و آنچه با بُعد مادّى انسان ملايم و سازگار بوده و براى آن خير و كمال شمرده مى شود، متعلق عشق حسّى و خيالى است. وجود چنين عشقى در انسان، طبيعى بوده و با مرتبه نازل وجود او عجين شده، لذا مورد مذمّت نيست، چنانكه مدح هم نمى شود.

حُسن و قبح، مدح و ذمّ در نحوه و كيفيت به كارگيرى آن است. اگر نظر به اين دو نوع عشق، استقلالى باشد، بدين معنا كه شكوفايى آنها محور زندگى انسان قرار گرفته و حيات معنوى از اين ديدگاه توجيه شود، به كارگيرى اين نوع از عشق مورد مذمّت عقل و شرع بوده و به قبح توصيف خواهد شد. امّا اگر نگرش به آن دو، تبعى باشد، بدين معنا كه در كنترل دين و عقل در آيد و وسيله و راه جهت رسيدن به محبت الهى باشد، موضوع حسن و نيكويى اخلاقى قرار خواهد گرفت. بنابراين، نظر استقلالى به عشق حسّى و خيالى داراى ارزش اخلاقى منفى بوده و نظر به آن در صورتى كه منتهى به محبت الهى شود، از ارزش اخلاقى مثبت برخوردار است.

اشتراک نشریات رایگان

سامانه پاسخگویی