«فَلَوْلاَ الَّذى اَرْجُوهُ فِى الْيَوْمِ اَوْغَد *** تَقَطَّعَ نَفْسى اَثْرَهُمْ حَسَرات
خُرُوجَ اِمام لا مُحالَةَ خارِجٌ *** يَقُومُ عَلَى اسْمِ اللّهِ وَالْبَرَكاتِ
يُمَيِّزُ فينا كُلَّ حَقٍّ وَباطِل *** وَيَجْزى عَلَى النَّعْماءِ وَالنَّقَماتِ»[17]
ترجمه:
«اگر آنچه را امروز يا فردا اميد ]وقوع [ آن را دارم نمى بود دلم از حسرت و اندوه برايشان (اهل بيت(عليهم السلام)) پاره پاره مى شد.
]و آن اميد به [ قيامِ امامى است كه بدون ترديد قيام خواهد كرد ]كه [ با نام خدا و همراه با بركات الهى قيام مى فرمايد.
]و او [ در ميان ما حق و باطل را از هم جدا مى سازد، و پاداش و كيفر مى دهد».
هنگامى كه دعبل اين ابيات را به عرض رساند، امام رضا(عليه السلام)سربرداشت و فرمود: «اى خزاعى، اين اشعار را روح القدس بر زبان تو جارى ساخته است». آنگاه فرمود: «آيا مى دانى آن امام كيست؟»
دعبل عرض كرد: «نمى دانم، فقط شنيده ام كه امامى از دودمان شما خروج مى فرمايد و زمين را پر از عدل و داد مى سازد».
فرمود: «اى دعبل، امام بعد از من پسرم محمد (امام جواد) و بعد از او پسرش على (امام هادى) و بعد از او پسرش حسن (امام عسكرى) است، و پس از حسن پسرش حجت قائم است كه در غيبت انتظارش را مى برند و به هنگام ظهور مطاع خواهد بود، و اگر از دنيا جز يك روز باقى نمانده باشد خدا آن روز را طولانى مى سازد تا قائم خروج نمايد و زمين را پر از عدل و داد سازد چنانكه از جور پر شده است.[18]