3. «نوفلى» مى گويد: همراه امام هادى(عليه السلام) در حياط خانه آن بزرگوار بودم; پسرش محمّد از جلوى ما عبور كرد، گفتم: «فدايت شوم، بعد از شما اين امام است؟»
فرمود: «نه، امام شما بعد از من حسن است».[6]
4. «يحيى بن يسار» مى گويد: «امام هادى(عليه السلام) چهار ماه پيش از درگذشت به فرزندش امام حسن عسكرى(عليه السلام) وصيت و به امامت و خلافت او اشاره فرمود، و مرا و گروهى از دوستان و شيعيان را بر آن گواه گرفت».[7]
5. «ابوبكر فهفكى» مى گويد: امام ابوالحسن هادى(عليه السلام) به من نوشت: «پسرم ابومحمّد (امام عسكرى(عليه السلام)) ميان افراد دودمان پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) از نظر خلقت صحيح ترين فرد و از نظر منطق استوارترين آنان است و او ارشد فرزندان من مى باشد و جانشين من خواهد بود و سلسله امامت و احكام ما به او منتهى مى شود، پس آنچه از من مى پرسيدى از او بپرس، و آنچه به آن نيازمندى نزد اوست».[8]
حكومت خلفاى عباسى در زمان امام عسكرى(عليه السلام)
امام در دوران كوتاه امامت خويش ـ كه 6 سال است ـ با حكومت سه خليفه; معتز، مهتدى و معتمد، معاصر بود.
«معتز عباسى» به جاى پسر عموى خود «مستعين» قرار گرفت. امام هادى(عليه السلام) در حكومت معتز به شهادت رسيد و گروهى از علويان نيز در خلافت همين خليفه ستمگر شهيد و مسموم شدند. معتز يكبار برادر خود مؤيد را به زندان افكند و فرمان داد به او چهل ضربه عصا زدند تا خود را از وليعهدى خلع كرد و آزاد شد و بار ديگر نيز او را زندانى نمود و چون شنيد عده اى از تركان درصدد هستند مؤيد را برهانند فرمان داد او را به قتل برسانند; مؤيد را در لحاف مسمومى پيچيدند و دو سوى آن را بستند تا جان داد، آنگاه فقيهان و قاضيان دربارى را به مشاهده جسد او فرا خواندند تا ببينند در او اثر شكنجه اى نيست و وانمود كنند كه به مرگ طبيعى درگذشته است![9]