* مرحوم شيخ طوسى او را جزو اصحاب امام هادى و امام عسكرى(عليهما السلام) ذكر كرده است و برخى از علماى رجال او را از اصحاب امام هادى(عليه السلام) نوشته اند; ضمن آنكه او را از ياران امام جواد و امام عسكرى(عليه السلام) نيز دانسته اند.[69]
* فضل بن شاذان كتابهاى بسيارى نوشت و گفته اند 180 كتاب تأليف كرد و از آن جمله كتاب «الايضاح» در علم كلام و تحليل عقايد اصحاب حديث است كه توسط دانشگاه تهران در 1392 قمرى به چاپ رسيده است.
* اقوال و آثار فضل بن شاذان مورد توجه علماى بزرگ بوده و به قول او در ردّ و قبول راويان اكتفا مى كردند; مرحوم كلينى پاره اى از كلمات و نظرات او را در كتاب شريف كافى مورد توجّه قرار داده است، و نيز مرحوم صدوق و شيخ طوسى به كلمات و اقوال او بسيار توجه داشتند. مؤلف جامع الرّواة مى نويسد: «او رئيس و بزرگ طايفه ما (شيعيان) است و ارجمندتر از آنست كه درباره او سخنى بگوييم».
* فضل بن شاذان در سفرى خدمت امام يازدهم شرفياب شد. هنگام مرخص شدن از خدمت امام، كتابى كه خودش نوشته بود از دستش افتاد. امام(عليه السلام) آن را برداشت و ملاحظه كرد و بر او رحمت فرستاد و فرمود: «من بر مردم خراسان غبطه مى برم كه فضل بن شاذان را در ميان خود دارند».[70]
به روايتى ديگر، كتاب «اليوم والليله» او را به امام عسگرى(عليه السلام)نشان دادند، آن گرامى سه بار بر او رحمت فرستاد و فرمود: «سزاوار است به آن عمل شود».[71]
* شهيد بزرگوار قاضى نور الله شوشترى در مورد فضل بن شاذان مى نويسد: «او از اكابر متكلّمين و افاضل مفسّرين و محدثين و اعاظم اشراف فقها و مجتهدين و اعيان قرّاء و نحاة و لغويين... بوده است».[72]
* فضل بن شاذان در نيشابور مى زيست. عبدالله طاهر او را به جرم تشيّع تبعيد كرد و او به بيهق رفت. هنگامى كه خوارج در خراسان طغيان كردند، فضل از بيم آنان از آنجا بيرون آمد و از رنج راه بيمار شد و در ايام امامت امام عسگرى(عليه السلام) از دنيا رفت و در نيشابور قديم به خاك سپرده شد قبرش در يك فرسخى نيشابور فعلى و زيارتگاه شيعيان است و به قبر او تبرّك مى جويند.[73]