فرمود: «او خليفه خواهد بود».
آنگاه فرمود: «ابن زيّات چه كرد؟»
عرض كردم: «مردم با او بودند و امر، امر او بود».
فرمود: «رياست بر او شوم است».
سپس قدرى سكوت كرد و فرمود: «چاره اى جز اجراى تقديرات و احكام الهى نيست. اى خيران! بدان كه واثق مُرد و جعفر متوكّل بر جاى او نشست و ابن زيّات كشته شد».
عرض كردم: «چه وقت؟ فدايت شوم».
فرمود: «شش روز پس از بيرون آمدن تو».[45]
و بيش از چند روز نگذشت كه قاصد متوكّل به مدينه رسيد و جريان همان طور بود كه امام هادى(عليه السلام) فرموده بود.[46]
. 3تكلم به زبان تركى
ابوهاشم جعفرى مى گويد: هنگامى كه بغا، سردار سپاه واثق، براى دستگيرى اعراب از مدينه عبور مى كرد، در مدينه بودم. امام هادى(عليه السلام) به ما فرمود: «برويم تجهيزات اين ترك را ببينيم».