متن کتاب های موسسه در راه حق (آزمایشی)

در این قسمت که به صورت آزمایشی راه اندازی شده متن کتاب های موسسه جهت مطالعه آنلاین مخاطبان گرامی قرار داده می شود.

شما میتوانید از لیست پایین متن تعدادی از کتاب ها را مطالعه فرمایید.

*ابن جوزى عالم بزرگ اهل سنّت مى نويسد: يكبار از امام هادى(عليه السلام) نزد متوكّل سعايت كردند كه در منزل او اسلحه و نوشته ها و اشياء ديگرى است كه از شيعيان او در قم به او رسيده و او عازم تهاجم بر دولت است. متوكّل گروهى را به منزل آن گرامى فرستاد و آنان شبانه به خانه امام هجوم بردند ولى چيزى بدست نياوردند، آنگاه امام را در اطاقى تنها ديدند كه در به روى خود بسته و جامه اى پشمين بر تن دارد و بر زمينى شِنفرش نشسته و به عبادت خدا و تلاوت قرآن مشغول است. امام را به همان حال نزد متوكل بردند و به او گفتند: «در خانه اش چيزى نيافتيم و او را رو به قبله ديديم كه قرآن مى خواند».

متوكل چون امام را ديد، عظمت و هيبت امام او را فرا گرفت و بى اختيار او را احترام كرد و در كنار خود نشاند و جام شرابى را كه در دست داشت به آن حضرت تعارف كرد. امام سوگند ياد كرد و فرمود: «گوشت و خون من با چنين چيزى آميخته نشده است، مرا معاف دار.» و او دست برداشت و گفت: «شعرى بخوان!»

امام فرمود: «من شعر كم از بر دارم».

گفت: «بايد بخوانى».

امام اين اشعار را خواند:

باتُوا عَلى قُلَلِ الاَْجْبالِ تَحْرِسُهُمْ  ***  غُلْبُ الرِجالِ فَما اَغْنَتْهُمُ القُلَلُ

وَاسْتَنْزَلُوا بَعْدَ عِزٍّ عَنْ مَعاقِلِهِمْ  ***  فَاوُدِعُوا حُفَراً يابِئْسَ ما نَزَلُوا

ناداهُمُ صارِخٌ مِنْ بَعْدِ دَفْنِهِمُ  ***  اَيْنَ الاَْساوِرُ وَالتّيجان وَالْحُلَلُ

اشتراک نشریات رایگان

سامانه پاسخگویی