متن کتاب های موسسه در راه حق (آزمایشی)

در این قسمت که به صورت آزمایشی راه اندازی شده متن کتاب های موسسه جهت مطالعه آنلاین مخاطبان گرامی قرار داده می شود.

شما میتوانید از لیست پایین متن تعدادی از کتاب ها را مطالعه فرمایید.

گفتم: «مولاى من كيست؟ مولاى من خليفه است!»

گفت: «ساكت شو، مولاى تو بر حق است، و مترس كه من نيز بر اعتقاد تو هستم و او را امام مى دانم».

من خداى را سپاس گفتم، و آنگاه او گفت: «آيا مى خواهى نزد او بروى؟»

گفتم: «آرى».

گفت: «ساعتى بنشين تا صاحب البريد (پستچى، پيام آور) بيرون رود». وقتى كه او بيرون رفت به غلامش گفت: «او را به حجره اى كه آن علوى در آن زندانى است ببر و نزد او واگذار و برگرد».

وقتى به خدمت امام رسيدم، آن گرامى را ديدم بر حصيرى نشسته و در برابرش قبر حفر شده اى است. سلام كردم. فرمود: «بنشين». نشستم.

پرسيد: «براى چه آمده اى؟»

عرض كردم: «آمده ام از حال شما خبرى بگيرم» و بر قبر نظر كردم و گريستم.

فرمود: «گريان مباش كه در اين وقت آسيبى به من نمى رسد».

من خداى را سپاس گفتم. آنگاه از معناى حديثى پرسيدم و امام جواب فرمودند و پس از جواب، فرمودند: «مرا واگذار و بيرون برو كه بر تو ايمن نيستم و بيم آنست كه آزارى به تو رسانند».[29]

اشتراک نشریات رایگان

سامانه پاسخگویی