متن کتاب های موسسه در راه حق (آزمایشی)

در این قسمت که به صورت آزمایشی راه اندازی شده متن کتاب های موسسه جهت مطالعه آنلاین مخاطبان گرامی قرار داده می شود.

شما میتوانید از لیست پایین متن تعدادی از کتاب ها را مطالعه فرمایید.



[1]ـ سوره مريم، آيه 11.

[2]ـ سوره مريم، آيه 28 و 29.

[3]ـ بحار، ج 50، ص 15 ـ عيون المعجزات، ص 107.

[4]ـ بنابر قولى ديگر تولد آن حضرت در ماه رمضان بوده است.

[5]ـ ماريه قبطيه كنيزى است كه به همسرى رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) درآمد و مادر ابراهيم فرزند رسول اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم)است.

[6]ـ كافى، ج 1، ص 323.

[7]ـ كافى، ج 1، ص 315.

[8]ـ مناقب، ج 4، ص 394.

[9]ـ انوار البهيه، ص 125 ـ كافى، ج 1، ص 321 ـ ارشاد مفيد، 299.

[10]ـ عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 216.

1ـ در ميان عرب، براى احترام، شخص را به كُنيه ياد مى كنند.

[12]ـ عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 240.

[13]ـ كافى، ج 1، ص 321 ـ ارشاد مفيد، ص 298.

[14]ـ كافى، ج 1، ص 322 ـ ارشاد مفيد، ص 299.

[15]ـ كفاية الاثر، ص 324 ـ بحار، ج 50، ص 35; جمله آخر اين روايت نقل به معنا شده است.

[16]ـ ارشاد مفيد، ص 306.

[17]ـ كافى، ج 1، ص 322.

[18]ـ بحار، ج 50، ص 100 ـ عيون المعجزات، ص 113.

[19]ـ دلائل الامامه، ص 212 ـ بحار، ج 50، ص 59.

[20]ـ عيون المعجزات، ص 109، با تلخيص.

[21]ـ بحار، ج 50، ص 43 ـ خرائج راوندى، ص 237.

[22]ـ بحار، ج 50، ص 44; به نقل از خرائج راوندى.

[23]ـ خرائج راوندى، ص 237 ـ بحار، ج 50، ص 44.

[24]ـ به نور الابصار شبلنجى، ص 179 و احقاق الحق، ج 12، ص 424 و كافى، ج 1، ص 497 و ارشاد مفيد، ص 304 و مناقب، ج 4، ص 390 مراجعه شود.

[25]ـ اعلام الورى، ص 334.

[26]ـ كافى، ج 1، ص 353 ـ بحار، ج 50، ص 68.

[27]ـ بحار، ج 50، ص 47; به نقل از خرائج راوندى.

[28] محلى است معروف به رأس الحسين.

[29]ـ ارشاد مفيد، ص 304 ـ اعلام الورى، ص 332 ـ احقاق الحق، ج 12، ص 427 ـ الفصول المهمه، ص 289.

[30]ـ منتهى الامال; قسمت زندگى امام رضا(عليه السلام)، ص 67 ـ عيون اخبار، ج 2، ص 247 ـ بحار، ج 49، ص 303.

[31] ابن ابى دواد يكى از قضاة بغداد در عهد مأمون و معتصم و واثق و متوكل بود.

[32]ـ سوره مائده، آيه 5.

[33]ـ سوره مائده، آيه 5.

[34] مقصود چهار انگشت است زير انگشت بزرگ (شست) نبايد بريده شود.

[35]ـ سوره جن، آيه 18.

[36]ـ مسجد: (بكسر جيم: بر وزن مجلس، يا بفتح جيم: بر وزن مشعل، جمع آن مساجد) به معنى محل سجده است و همانطور كه مسجدها و خانه خدا و مكانى كه پيشانى روى آن قرار مى گيرد محل سجده هستند، خود پيشانى و شش عضو ديگر كه با آنها سجده مى كنيم نيز محل سجده محسوب مى شوند و به همين اعتبار در اين روايت «المساجد» به معنى هفت عضوى كه با آنها سجده مى شود، تفسير شده است، و نيز در دو روايت ديگر از امام صادق(عليه السلام) در كتاب كافى و در يك روايت در تفسير على بن ابراهيم قمى هم «المساجد» به هفت عضو تفسير شده و شيخ صدوق هم در كتاب فقيه «المساجد» را به هفت عضو سجده تفسير نموده است و همين معنا را از سعيد بن جبير و زجاج و فراء نيز نقل كرده اند.

و نيز بايد توجه داشت كه اگر تفسير «المساجد» به هفت عضو، نادرست بود، حتماً فقهايى كه در مجلس معتصم حاضر و در صدد خرده گيرى بر كلام امام(عليه السلام) بودند اشكال مى كردند و با توجه به اينكه خود معتصم نيز عرب بود و معناى «المساجد» را درك مى كرد اگر معنايى كه امام فرمودند اشكالى داشت، معتصم نيز زبان به اعتراض مى گشود. بنابراين چون هيچگونه اعتراضى از طرف فقهاى حاضر در مجلس نشد و خود معتصم نيز تعبير امام را پسنديد و طبق آن عمل كرد. معلوم مى شود به نظر آنان نيز «المساجد» به معنى هفت عضو سجده بوده و يا لااقل يكى از معانى آن محسوب مى شده است.

 به تفسير صافى، ج 2، ص 752 ـ و تفسير نور الثقلين، ج 5، ص 440 ـ و تفسير مجمع البيان، ج 10، ص 372 مراجعه شود.

[37]ـ تفسير عياشى، ج 1، ص 319 ـ بحار، ج 50، ص 5.

[38] بر كسى كه براى حج يا عمره احرام بسته است برخى كارها و از جمله; صيد كردن حرام است. جزئيات اين مسأله در كتاب مناسك حج ذكر شده است.

[39] مشروح پاسخ امام در كتاب هاى حديث ذكر شده است.

[40]ـ ظهار پيش از اسلام در عهد جاهليت طلاق حساب مى شد و موجب حرمت ابدى مى گشت. حكم آن در اسلام تغيير يافت و فقط موجب حرمت و كفاره شد. ظهار آنست كه مرد به زن خود بگويد تو به من يا نسبت به من چون پشت مادرم يا خواهرم يا دخترم هستى; در اين صورت بايد كفاره ظهار بدهد تا همسرش بر او مجدداً حلال شود. تفصيل اين مسأله را در رساله هاى عمليه ملاحظه فرمائيد.

[41]ـ ارشاد مفيد، ص 299 ـ تفسير قمى، ص 169 ـ احتجاج طبرسى، ص 245 ـ بحار، ج 50، ص 74ـ78 با تلخيص.

[42]ـ كافى، ج 1، ص 494 ـ بحار، ج 50، ص 60.

[43]ـ تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 454.

[44]ـ منتهى الامال، ج 2، ص 235; به نقل از تحفة الازهار. محدث قمى در همين كتاب و همين صفحه مى نويسد: از تاريخ قم ظاهر مى شود كه زينب و ام محمد و ميمونه نيز دختران حضرت جواد(عليه السلام)بوده اند و شيخ مفيد در دختران آن حضرت دخترى به نام امامه ياد كرده است.

[45]ـ خرائج راوندى، ص 208 ـ بحار، ج 50، ص 48.

[46]ـ ارشاد مفيد، ص 307 و اعلام الورى، ص 50، ص 6 و منتهى الآمال، ج 2، ص 234 .

«در سال و ماه و روز شهادت امام جواد(عليه السلام)قولهاى ديگرى هم هست كه از ذكر آنها خوددارى شد.»

[47]ـ رجال شيخ طوسى، ص 142ـ342.

[48]ـ رجال شيخ طوسى، ص 397ـ409.

[49]ـ الكنى و الالقاب، ج 1، ص 424.

[50]ـ غيبت شيخ طوسى، ص 225ـ بحار، ج 50، ص 105.

[51]ـ معجم رجال الحديث، ج 2، ص 237ـ رجال كشى، 558.

[52]ـ به «پيشواى هشتم امام رضا(عليه السلام)» از انتشارات در راه حق مراجعه شود.

[53]ـ رجال كشى، ص 503.

[54]ـ منتهى الامال، زندگانى امام رضا(عليه السلام)، ص 85.

[55]ـ رجال كشى، ص 595.

[56]ـ رجال نجاشى، ص 254.

[57]ـ رجال نجاشى، ص 255.

[58]ـ رجال نجاشى، ص 255.

1ـ قبر او در «فيد» كه محلى است در راه مكه، مى باشد; به تحفة الاحباب محدث قمى، ص 317 مراجعه شود.

[60]ـ رجال كشى، ص 564.

[61]ـ رجال كشى، ص 245 و 564.

[62]ـ نور الابصار، ص 180.

[63]ـ الفصول المهمه، ص 290 .

[64]ـ نور الابصار، ص 180.

[65]ـ الفصول المهمه، ص 292.

[66]ـ نور الابصار، ص 180.

[67]ـ الفصول المهمه، ص 291.

[68]ـ نور الابصار، ص 180.

[69]ـ الفصول المهمه، ص 289 .

[70]ـ الفصول المهمه، ص 291.

[71]ـ نور الابصار، ص 180.

[72]ـ الفصول المهمه، ص 291.

[73]ـ نور الابصار، ص 181.

[74]ـ الفصول المهمه، ص 289.

[75]ـ نورالابصار، ص 180 .

[76]ـ الفصول المهمه، ص 291.

[77]ـ نور الابصار، ص 181.

[78]ـ الفصول المهمه، ص 290.

[79]ـ نور الابصار، ص 180.

[80]ـ الفصول المهمه، ص 289 .

[81]ـ احقاق الحق، ج 12، ص 439; به نقل از وسيلة المال و نيز 19 روايت ياد شده كه از كتابهاى الفصول المهمه و نورالابصار نقل شد در كتاب احقاق الحق، ج 12، ص 428ـ439; به نقل از همان دو كتاب آمده است.

اشتراک نشریات رایگان

سامانه پاسخگویی