پيشگفتار
بى ترديد شگفت ترين داستان در سراسر آفرينش، داستان خلافت انسان در زمين است، و اگر به دقت بنگريم كرامت آدمى بر ديگر آفريدگان به جهت همين ويژگى در برخوردارى از موهبت عظيم «خليفة اللهى» است.
چه گوياست اين شعر حافظ:
آسمان بار امانت نتوانست كشيد *** قرعه فال به نام من ديوانه زدند
سلسله پيامبران و اوصياى ايشان از آدم تا خاتم، و از پيامبر خاتم(صلى الله عليه وآله وسلم) تا امام قائم(عج) در تاريخ خداشناسى و معنويت انسان چونان سلسله جبالى فرازمندند كه معادن علم و حكمت و ولايت را در خويش داشته اند و واسطه ميان خداى متعال و جهانيان و پاسدار امانت الهىِ خلافت در زمين، بوده اند.
اين كوهساران پر بار معنويت، برترين آفريدگان و مقربترين بندگان و پيشواى ديگران بودند و زندگى هر يك در عصر خويش به جهت علوم ماورايى و گفتار و كردار خدايى ايشان، زندگانى عادى نبود و بنا به مناسبت هاى گوناگون شگفتى هاى بسيار همراه داشت; نوح(عليه السلام)قريب هزار سال عمر و نبوت كرد و سرانجام خداى متعال بر دشمنان او چنان طوفانى برانگيخت. بر مخالفان و منكران هود و صالح(عليهما السلام) عذابهاى آسمانى فرود آمد. ابراهيم خليل(عليه السلام) پروانه وار در آتش رفت و به فرمان خدا آتش گلستان شد، حضرت موسى(عليه السلام) باذن الله، عصايى را در كف بر فرعونيان اژدها ساخت. سليمان(عليه السلام)بر باد فرمان راند و با پرندگان سخن گفت. حضرت عيسى(عليه السلام) مردگان را زنده كرد و پيامبر گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله وسلم) انواع شگفتى ها را با خويش داشت، با تولدش بتها سرنگون شدند و چهارده كنگره كاخ كسرى شكست و آتش هزار ساله آتشكده فارس خاموش گشت و... و با پيامبريش جهان دگرگون شد و بشريت عصر تازه اى آغاز كرد; شگفت ترين داستان در تاريخ جهان داستان خليفة اللهى انسان است، و اين موهبت شگفت در هر نمونه اى كه متجلى شد شگفتى ها به همراه داشت.