مرورى كوتاه در احوال امام ششم(عليه السلام)
* در هفدهم ربيع الاول سال هشتاد و سه هجرى قمرى[3] در مدينه به دنيا آمد. نامش جعفر، كنيه اش ابوعبدالله و لقبش صادق; پدر گراميش امام محمد باقر(عليه السلام)پنجمين امام و پيشواى شيعيان است. بانوى گرامى ام فروه مادر اوست; امام خود درباره مادرش فرموده است: «مادرم از بانوان پرهيزكار و با ايمان و نيكوكار بود».[4]
* مدت زندگيش شصت و پنج سال، و امامتش سى و چهار سال، از صد و چهارده تا صد و چهل و هشت هجرى قمرى، بود.
* زمامداران عصر امامت ايشان: «هشام بن عبدالمك، وليد بن يزيد بن عبدالملك، يزيد بن وليد، ابراهيم بن وليد و مروان حمار از بنى اميه، و سفاح و منصور دوانيقى از بنى عباس بودند.[5]
* فرزندان آن بزرگوار: «امام كاظم(عليه السلام)، اسماعيل، عبدالله، محمد ديباج، اسحاق، على عريضى، عباس، ام فروه، اسماء و فاطمه» هفت پسر و سه دختر است.[6]
اخلاق امام
امامان پاك ما هر يك در زمان خود نمونه اخلاق و عمل اسلامى بودند، و همچنان كه خود به پيروان مى فرمودند: «كُونُوا دُعاةَ النّاسِ بِغَيْرِ اَلْسِنَتِكُمْ»،[7] سراسر زندگيشان درسهاى روشنى از روشهاى اصيل اسلام در همه ابعاد زندگى بود. هيچ كس از آنان به دستورات اسلام پاى بندتر نبود، و بر هيچ معروفى امر نمى كردند جز آنكه خود بيشتر و پيشتر از ديگران به آن مقيّد بودند و عمل مى كردند و از هيچ منكرى نهى نمى نمودند جز آنكه خود هميشه از آن اجتناب داشتند. بدين گونه بود كه پرورش يافتگان مكتب آنان از هر گوشه زندگى آن بزرگواران درس ايمان و عمل مى گرفتند و با پيروى از روش آنان مسلمانان راستين و برومندى مى شدند كه خود در هر عصرى نمونه و آموزگار ديگران بودند.
اينك فرازهايى از اخلاق و رفتار امام ششم را مرور كنيم.