خداى متعال برتر از آنست كه وصف مى كنند، و خدا ايشان را از رحمت به دور دارد كه از حق روشن و آشكار به كدام سوى مى روند؟!
آنان در گمراهى و كورى و حيرت خود چون گروهى نابينايند كه در عمارتى استوار و آراسته درآيند و در آن فاخرترين فرشها گسترده باشد، و انواع خوردنى و نوشيدنى و پوشيدنى و آنچه آدمى بدان نيازمند است آماده، و هر چيز با تدبير و اندازه اى درست، در جاى خود قرار گرفته باشد; پس آن كوران به هر سوى عمارت رفت و آمد كنند، و در اطاقها وارد شوند; در حالى كه نه بنا را مى بينند و نه آنچه در آن مهيا شده است، و گاه باشد كه پايشان به ظرفى يا اثاثى كه درست در جاى خود قرار دارد برخورد و آنان نيازى به آن نمى بينند و نيز نمى دانند كه آن را چرا و براى چه كار در آنجا نهاده اند، و از نادانى خشمگين شوند و بر بنا و بنا كننده ناسزا گويند!
دقيقاً حال گروهى كه حسن تقدير معبود جهان و كمال تدبير در عالم هستى را انكار مى كنند، چون آن كوران است; زيرا اذهان اين منكران اسباب و علل و فوايد اشياء را درنيافته است و در اين جهان حيران و نادان پرسه مى زنند و آنچه از درستى نظام و استحكام آفرينش و زيبايى ساخت در اين سرا به كار رفته نمى فهمند، و چون چيزى ببينند كه سببش را ندانند و عقلشان به حكمت آن نرسد، به بدگويى و انكار مى پردازند و آن را به خطا و بى تدبيرى نسبت مى دهند».
امام(عليه السلام) در دنباله سخنان خود در مجلس اول، به تفصيل، خلقت انسان و حكمت هاى گوناگون آن و نعمت هاى الهى را توضيح داده اند. براى رعايت اختصار به همين اندك اكتفا مى كنيم و فرازهايى از بيانات امام را در جلسات بعدى نقل مى كنيم:
مجلس دوم
«... اى مفضّل... در تدبير خداى حكيم و توانا بينديش، در خلقت حيوانات درنده و شكارى، كه چگونه براى آنها دندانهاى تيز و برنده و چنگالهاى سخت و محكم و دهانهاى بزرگ آفريده است تا با عالَم ايشان مناسبت داشته باشد و... همچنين مرغان شكارى گوشتخوار منقارها و چنگالهايى موافق با كارشان دارند.