متن کتاب های موسسه در راه حق (آزمایشی)

در این قسمت که به صورت آزمایشی راه اندازی شده متن کتاب های موسسه جهت مطالعه آنلاین مخاطبان گرامی قرار داده می شود.

شما میتوانید از لیست پایین متن تعدادی از کتاب ها را مطالعه فرمایید.

چون بازگشت گفت: «اى پسر مقفع! واى بر تو، تو گفتى او انسانى است، اما من ديدم او از جنس بشر نيست! اگر در جهان يك تن باشد كه هر گاه بخواهد روح محض است و هر گاه بخواهد در بدن جسمانى ديده مى شود، تنها اوست!!»

ابن مقفع پرسيد: «مگر چه شده است؟»

گفت: به خدمت او رفتم و نشستم وقتى كه ديگران رفتند و من و او تنها مانديم، آغاز سخن كرد و فرمود: «اگر مطلب ـ ]دين و ايمان[ ـ چنان باشد كه اينها مى گويند ـ اشاره به مسلمانانى كه طواف مى كردند ـ و مسلماً هم چنان است كه آنان مى گويند; ]يعنى خدا و دين و آخرت بر حق است  [در اين صورت آنان به راه سلامت رفته اند و شما از سعادت دور مانده ايد و در هلاكت خواهيد بود. و اگر مطلب چنان باشد كه شما مى گوئيد، ]يعنى خدايى و آخرتى در كار نباشد [ و قطعاً چنان نيست كه شما مى گوئيد، در اين صورت شما با مسلمانان مساوى هستيد. ]يعنى مسلمانان كه به دين معتقدند به مهلكه اى نيفتاده اند چرا كه اگر به فرض محال خدا و آخرتى هم نباشد و چنان كه شما دهرى مذهبان مى پنداريد با مرگ همه چيز پايان پذيرد و حساب و كتابى در كار نباشد باز مسلمانان زيانى نديده اند و عاقبتشان مثل شما خواهد بود.[

گفتم: «خدا تو را رحمت كند، مگرما چه مى گوييم و آنان چه مى گويند، اعتقاد ما با آنان تفاوتى ندارد و يكى است!»

فرمود: «چگونه سخن تو و آنان يكى است؟ در حالى كه آنان به معاد و پاداش اخروى و كيفر الهى و به خداى آسمان معتقدند و آسمان را به وجود خدا آباد مى دانند، در حالى كه شما آسمان را ويرانه اى مى پنداريد كه كسى در آن نيست!»

من اين فرصت را كه امام سخن از خدا به ميان آورد براى بيان عقايد خود غنيمت شمردم و گفتم: «اگر چنان است كه آنان مى گويند، پس چرا خدا خود را بر آفريدگان خويش آشكار نمى سازد و روياروى، ايشان را به پرستش خود دعوت نمى كند تا دو نفر از خلايق با هم اختلاف نداشته باشند، چرا خود را از ايشان پنهان مى دارد و پيامبران را مى فرستد؟ اگر خودش مى آمد براى ايمان آوردن مردم مؤثرتر بود!»

اشتراک نشریات رایگان

سامانه پاسخگویی