مردم آرام شدند و فرماندار بى آنكه چيزى بگويد از مسجد بيرون رفت. آنگاه پرسيد: «اين مرد كه در برابر فرماندار چنين كوبنده سخن گفت كيست؟» گفتند: «امام جعفر بن محمد الصادق است».[38]
امام صادق و زيد بن على(عليهما السلام)
زيد فرزند امام چهارم زين العابدين(عليه السلام) از شخصيتهاى برجسته اسلامى و از چهره هاى راستين علم و تقوى و فضيلت شيعى است.
زيد در اوج خفقان حكومت امويان، مردانه قيام كرد و با شجاعت جنگيد و با شرافت شهيد شد; زندگى سراسر نور و تقواى زيد و سرانجام قيام و شهادت تاريخ ساز او بهترين معرف پرورشى است كه آن بزرگ در خاندان امامت از پدر و برادر فرا گرفته بود.
دانشمندان اسلام بر بزرگوارى، تقوى، علم و فضيلت زيد متفقند. امامان بزرگوار ما در بسيارى موارد فضيلت و بزرگوارى زيد را ستوده اند، و روايات فضيلت زيد به حدى است كه شيخ صدوق(رحمه الله) در كتاب عيون اخبار الرضا، يك باب را به اين روايات اختصاص داده است.[39]
*شيخ مفيد مى گويد: «پس از امام باقر(عليه السلام) زيد از ساير فرزندان امام چهارم برتر و بزرگوارتر است، او پرهيزكار، عابد، فقيه، بخشنده و شجاع بود، امر به معروف و نهى از منكر مى كرد».[40]
*ابى جارود مى گويد: «به مدينه آمدم و هر وقت سراغ زيد را مى گرفتم مى گفتند: با قرآن همدم است».[41]
*هشام مى گويد: «خالد بن صفوان از زيد سخن مى گفت، پرسيدم: او را كجا ديدى؟ گفت: در يكى از روستاهاى كوفه.
گفتم: چگونه بود؟