* امام: «بگو چه زمانى نبوده تا بگويم چه وقت بوجود آمده است».
* «چه دليلى بر حدوث جهان (يعنى اين كه جهان قبلا نبوده و مخلوق است) وجود دارد؟»
* امام: «نبودى سپس بوجود آمدى، و خود مى دانى كه خود را نيافريده اى و كسى كه مانند توست نيز تو را بوجود نياورده است».
* «ممكن است خدا را براى ما توصيف كنيد؟»
* امام: «آنكه خدا را با قياس توصيف كند هميشه در اشتباه و گمراهى است و آنچه مى گويد ناپسند است; من خدا را به آنچه خود تعريف و توصيف فرموه است تعريف مى كنم بدون آنكه از او رؤيتى يا صورتى در ذهن داشته باشم: «لا يُدْرَكُ بِالْحَواسِّ; خدا با حواس آفريدگان درك نمى شود»، «وَلا يُقاسُ بِالنّاسِ; به مردم قياس نمى شود»، «مَعْرُوفٌ بِغَيْرِ تَشْبيه; بدون تشبيه شناخته مى شود»; در عين عُلوّ مقام به همه نزديك است، بدون آنكه بتوان همانندى براى او معرفى كرد، به مخلوقات خود مثال زده نمى شود، «وَلا يَجُورُ فى قَضِيَّتِه; در حكم و قضاوت خود بر كسى ستم نمى كند» ...به آيات و نشانه ها شناخته مى گردد».[74]
* «آيا ممكن است زمين بدون حجت و امام بماند؟»
* امام: «اگر يك چشم بر هم زدن زمين از حجت خدا و امام خالى بماند همه زمينيان را فرو خواهد برد».
* «ممكن است درباره فرج ] امام عصر (عج) [ توضيح بدهيد؟»