متن کتاب های موسسه در راه حق (آزمایشی)

در این قسمت که به صورت آزمایشی راه اندازی شده متن کتاب های موسسه جهت مطالعه آنلاین مخاطبان گرامی قرار داده می شود.

شما میتوانید از لیست پایین متن تعدادی از کتاب ها را مطالعه فرمایید.

بنابراين مأمون در تفويض خلافت يا ولايتعهدى به امام، حسن نيت نداشت، و در اين بازى سياسى به دنبال هدف هاى ديگرى بود; او مى خواست از يك سو امام را به رنگ خود درآورد و قدس و تقواى امام را ناچيز و آلوده سازد، از سوى ديگر امام هر يك از دو پيشنهاد خلافت و ولايتعهدى را به صورتى كه مأمون خواسته بود مى پذيرفت به سود مأمون تمام مى شد; زيرا اگر امام خلافت را مى پذيرفت مأمون شرط مى كرد خودش وليعهد باشد و بدين وسيله مشروعيت حكومت خود را تأمين و سپس پنهانى و با دسيسه امام را از ميان برمى داشت و اگر امام ولايتعهدى را مى پذيرفت باز حكومت مأمون پابرجا و امضا شده بود.

امام در واقع راه سومى انتخاب كرد، و با آنكه به اجبار ولايتعهدى را پذيرفت، با روش خاص خود به گونه اى عمل نمود كه مأمون به هدف هاى خويش، از نزديك شدن به امام و كسب مشروعيت، نرسد، و طاغوتى بودن حكومتش بر جامعه برملا باشد.

از مدينه تا مرو

همچنانكه گفتيم مأمون براى بهره بردارى هاى سياسى و راضى ساختن علويان، كه همواره در ميانشان مردانى دلير و دانشمند و پارسا بسيار بود، و جامعه و به ويژه ايرانيان كه دل به سوى آنان داشتند، تصميم گرفت امام رضا(عليه السلام) را به مرو بياورد، و چنان وانمود كند كه دوستدار علويان و امام(عليه السلام) است. مأمون در تظاهر خود چنان ماهرانه عمل مى كرد كه گاهى برخى از شيعيان پاك نهاد نيز فريب مى خوردند; به همين جهت امام رضا(عليه السلام) به برخى از ياران خود كه ممكن بود تحت تأثير تظاهر و رياكارى مأمون واقع شوند فرمود: «به گفتار او مغرور نشويد و فريب نخوريد، سوگند به خدا كسى جز مأمون قاتل من نخواهد بود، اما من ناگزيرم شكيبايى ورزم تا وقت آن برسد».[28]

مأمون در رابطه با وليعهد ساختن امام در سال 200 هجرى دستور داد امام رضا(عليه السلام) را از مدينه به مرو بياورند.[29]

اشتراک نشریات رایگان

سامانه پاسخگویی