ـ پس خدا مغز و مركز احساس را براى زدودن شك اين جوارح قرار داده است؟
ـ آرى.
ـ پس حتماً به مغز و مركز احساس نياز داريم؟
ـ آرى.
هشام مى گويد، گفتم : «خداوند جوارح تو را بدون امامى كه درست را از نادرست تشخيص دهد وانگذاشته است، اما همه اين خلق را در حيرت و شك و اختلاف بدون امامى كه در هنگام اختلاف و شك به او رجوع كنند واگذاشته است؟!!».
عمرو بن عبيد ساكت شد و چيزى نگفت سپس به من رو كرد و پرسيد: «اهل كجائى؟»
گفتم: «اهل كوفه».
گفت: تو هشام هستى. مرا پيش خود برد و در جاى خود نشانيد و ديگر صحبتى نكرد تا من برخاستم.
امام صادق(عليه السلام) تبسم كرد و فرمود: «چه كسى به تو اين استدلال را ياد داد؟»
هشام گفت: «اى پسر رسول خدا، همينطور بر زبانم جارى شد».
امام فرمود: «اى هشام! به خدا سوگند اين استدلال در صحف ابراهيم و موسى نوشته شده است».[85]