4. على بن يقطين
وى در سال 124 هجرى قمرى در كوفه به دنيا آمد.[68] پدرش شيعه بود، و براى امام صادق(عليه السلام) از اموال خود مى فرستاد. مروان او را تعقيب كرد; وى فرارى شد و همسر و دو پسرش على و عبدالله به مدينه رفتند. هنگامى كه دولت اموى از هم پاشيد و حكومت عباسى تشكيل شد، يقطين ظاهر شد و با همسر و دو فرزندش به كوفه برگشت.[69]
على بن يقطين با عباسى ها كاملا ارتباط برقرار كرد، و برخى از پستهاى مهم دولتى نصيبش شد، و در آن موقع پناهگاه شيعيان و كمك كار آنان بود، و ناراحتى هاى آنان را برطرف مى كرد.
هارون الرشيد، على بن يقطين را به وزارت خويش برگزيد. على بن يقطين به امام كاظم(عليه السلام)عرض كرد: «نظر شما درباره شركت در كارهاى اينان چيست؟».
فرمود: «اگر ناگزيرى، از اموال شيعه پرهيز كن».
راوى اين حديث مى گويد: «على بن يقطين به من گفت كه اموال را از شيعه در ظاهر جمع آورى كنم، ولى در پنهان به آنان باز گردانم».[70]
* * *
يك بار به امام كاظم(عليه السلام) نوشت: «حوصله ام از كارهاى سلطان تنگ شده است; خدا مرا فدايت گرداند، اگر اجازه دهى از اين كار كناره مى گيرم».
امام در پاسخ او نوشت: «اجازه نمى دهم از كارت كناره گيرى كنى، از خدا بپرهيز!».[71]