امام فرمود : «مرا از پاسخ اين پرسش معاف دار».
هارون گفت : «نه، بايد پاسخ بفرماييد و از قرآن دليل بياوريد».
امام فرمود : «...وَمِنْ ذُرِّيَّتِه داوُدَ وَسُلَيْمانَ وَاَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسى وَهارُونَ وَكَذلِكَ نَجْزِى الْمُحْسِنينَ وَزَكَرِيّا وَيَحْيى وَعيسى[35]...». اكنون مى پرسم: «عيسى كه در اين آيه ذريه ابراهيم به شمار آمده، آيا از سوى پدر به او منصوب است يا از سوى مادر؟».
هارون گفت : «به نص قرآن، عيسى پدر نداشته است».
امام فرمود : «پس از سوى مادر، ذريه ناميده شده است; ما نيز از سوى مادرمان فاطمه ـ كه درود خدا بر او ـ ذريه پيامبر محسوب مى شويم. آيا آيه ديگر بخوانم؟»
هارون گفت : «بخوانيد!»
امام فرمود : «آيه مباهله رامى خوانم: «فَمَنْ حاجَّكَ فيهِ مِنْ بَعْدِ ما جائَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ اَبْنائَنا وَاَبْنائَكُمْ وَنِسائَنا وَنِسائَكُمْ وَاَنْفُسَنا وَاَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللّهِ عَلَى الْكاذِبينَ».[36]
هيچ كس ادعا نكرده است كه پيامبر در مباهله با نصاراى نجران جز على و فاطمه و حسن و حسين، كس ديگرى را براى مباهله با خود برده باشد پس مصداق ابنائنا (پسرانمان را) در آيه مزبور، حسن و حسين ـ كه درود خدا بر آن هر دو باد ـ هستند; با اين كه آنها از سوى مادر به پيامبر منسوبند و فرزندان دختر آن گرامى اند».