متن کتاب های موسسه در راه حق (آزمایشی)

در این قسمت که به صورت آزمایشی راه اندازی شده متن کتاب های موسسه جهت مطالعه آنلاین مخاطبان گرامی قرار داده می شود.

شما میتوانید از لیست پایین متن تعدادی از کتاب ها را مطالعه فرمایید.

اين چنين است كه هارون نمى تواند وجود امام را تحمل كند; ساده لوحانه است اگر باور داشته باشيم، هارون تنها از اين جهت كه به مقام معنوى امام در دل مردم حسادت مى كرد،او را به زندان افكند.

او از تماس مخفى مداوم شيعيان آن گرامى با وى توسط كارگزاران دستگاههاى امنيتى خويش كاملا آگاه شده بود و مى دانست كه اگر امام هر لحظه زمينه را آماده بيابند; با قيام خود و يا با دستور قيام به ياران خود حكومت او را واژگون خواهند فرمود و مى ديد كه اين روحيه نستوه كمترين مقدار سازشكارى در كنه وجودش يافته نمى شود و اگر روزى چند ظاهراً دست روى دست گذارده است; اين سكوت نيست; توقفى تاكتيكى است براى يافتن ضربه گاه مناسب;پس پيشدستى مى كند و در نهايت عوام فريبى و وقاحت در برابر قبر پيامبر مى ايستد و بى آنكه از غصب خلافت و ستم هاى خويش و خوردن اموال مردم و تبديل دستگاه خلافت به سلطنت، شرم كند; خطاب به پيامبر مى گويد: «يا رسول الله، از تصميمى كه در مورد فرزندت موسى بن جعفر دارم عذر مى خواهم; من باطناً نمى خواهم ايشان را زندانى كنم اما چون مى ترسم بين امت تو جنگ واقع شود و خونى ريخته گردد; اين كار را مى كنم!!».

آنگاه دستور مى دهد آن گرامى را كه هم در آنجا در كنار قبر پيامبر مشغول نماز بود دستگير كنند و به بصره ببرند و زندانى سازند.

امام يك سال در زندان عيسى بن جعفر والى بصره به سر برد و خصلت هاى برجسته آن گرامى; چنان در عيسى بن جعفر تأثير گذارد كه آن دژخيم به هارون نوشت: «او را از من بازستان وگرنه آزادش خواهم كرد».

به دستور هارون، آن بزرگ را به بغداد بردند و نزد فضل بن ربيع محبوس ساختند.

پس از آن چندى به فضل بن يحيى سپرده شد و نزد او زندانى بود.

سرانجام به زندان سندى بن شاهك منتقل شد.

اشتراک نشریات رایگان

سامانه پاسخگویی