متن کتاب های موسسه در راه حق (آزمایشی)

در این قسمت که به صورت آزمایشی راه اندازی شده متن کتاب های موسسه جهت مطالعه آنلاین مخاطبان گرامی قرار داده می شود.

شما میتوانید از لیست پایین متن تعدادی از کتاب ها را مطالعه فرمایید.

عبدالملك هديه را نپذيرفت و به قاصد قيصر گفت: «اين نامه پاسخى ندارد».

قيصر ديگر بار هديه اى دوچندان دفعه پيش براى او گسيل داشت و نوشت: «گمان مى كنم چون هديه را ناچيز دانستى نپذيرفتى، اينك دوبرابر فرستادم و مايلم هديه را همراه با خواسته قبلى من بپذيرى».

عبدالملك باز هديه را رد كرد و نامه را نيز بى جواب گذاشت.

قيصر اين بار به عبدالملك نوشت: «دوباره هديه مرا رد كردى و خواسته مرا برنياوردى براى سوم بار هديه را دو چندان سابق فرستادم و سوگند به مسيح اگر اجناس نشان دار را به حال پيش برنگردانى فرمان مى دهم تا زر و سيم را با دشنام به پيامبر اسلام سكه بزنند و تو مى دانى كه ضرب سكه ويژه ما روميان است، آنگاه چون سكه ها را با دشنام به پيامبرتان ببينى عرق شرم بر پيشانيت مى نشيند، پس همان بهتر كه هديه را بپذيرى و خواسته ما را برآورى تا روابط دوستانه مان چون گذشته پابرجا بماند».

عبدالملك در پاسخ بيچاره ماند و گفت: «فكر مى كنم كه ننگين ترين مولودى كه در اسلام زاده شده من باشم كه سبب اين كار شدم كه به رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) دشنام دهند».

با مسلمانان به مشورت پرداخت ولى هيچ كس نتوانست چاره اى بينديشد يكى از حاضران گفت: «تو خود راه چاره را مى دانى اما به عمد آن را وا مى گذارى!»

عبدالملك گفت: «واى بر تو، چاره اى كه من مى دانم كدامست؟»

گفت: «بايد از باقر اهل بيت چاره اين مشكل را بجويى».

اشتراک نشریات رایگان

سامانه پاسخگویی