متن کتاب های موسسه در راه حق (آزمایشی)

در این قسمت که به صورت آزمایشی راه اندازی شده متن کتاب های موسسه جهت مطالعه آنلاین مخاطبان گرامی قرار داده می شود.

شما میتوانید از لیست پایین متن تعدادی از کتاب ها را مطالعه فرمایید.

گفت: «چون فرمانبردار خدا بود، خداوند او را دوست مى داشت (يعنى اگر در آينده نيز گناهكار مى بود خداوند مى دانست و هرگز دوستدار او نمى بود پس معلوم مى شود كشتن خوارج طاعت خدا بوده است)».

فرمود: «برخيز كه محكوم شدى و جوابى ندارى».

عبدالله برخاست و اين آيه را تلاوت كرد: «حَتّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الاَْبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الاَْسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ»[21] ـ اشاره به آنكه حقيقت چون سپيده صبح آشكار شد و گفت: «خدا بهتر مى داند رسالت خويش را در چه خاندانى قرار دهد».[22]و[23]

ضرب سكه اسلامى به دستور امام باقر(عليه السلام)[24]

در سده اول هجرى صنعت كاغذ در انحصار روميان بود و مسيحيان مصر نيز كه كاغذ مى ساختند به روش روميان و بنا بر مسيحيت، نشان «اب و ابن و روح» برآن مى زدند، «عبدالملك اموى» مرد زيركى بود، كاغذى از اين گونه را ديد و در مارك آن دقيق شد و فرمان داد آن را براى او به عربى ترجمه كنند. چون معناى آن را دريافت خشمگين شد كه چرا در مصر كه كشورى اسلامى است بايد مصنوعات، چنين نشانى داشته باشد. بى درنگ به فرماندار مصر نوشت كه از آن پس بر كاغذها شعار توحيد; شَهِدَاللّهُ اَنَّهُ لا اِلهَ إِلاّ هُو، بنويسند و نيز به فرمانداران ساير ايالات اسلامى نيز فرمان داد كاغذهايى را كه نشان مشركانه مسيحيت دارد از بين ببرند و از كاغذهاى جديد استفاده كنند.

كاغذهاى جديد با نشان توحيد اسلامى رواج يافت و به شهرهاى روم نيز رسيد و خبر به قيصر بردند و او در نامه اى به «عبدالملك» نوشت: «صنعت كاغذ هماره با نشان رومى مى بود و اگر كار تو در منع آن درست است; پس خلفاى گذشته اسلامى خطاكار بوده اند و اگر آنان به راه درست رفته اند پس تو در خطا هستى[25]، من همراه اين نامه براى تو هديه اى لايق فرستادم و دوست دارم كه اجناس نشان دار را به حال سابق واگذارى و پاسخ مثبت تو موجب سپاسگزارى ما خواهد بود».

اشتراک نشریات رایگان

سامانه پاسخگویی