متن کتاب های موسسه در راه حق (آزمایشی)

در این قسمت که به صورت آزمایشی راه اندازی شده متن کتاب های موسسه جهت مطالعه آنلاین مخاطبان گرامی قرار داده می شود.

شما میتوانید از لیست پایین متن تعدادی از کتاب ها را مطالعه فرمایید.

* عبدالملك در سال شصت و پنج هجرى به حكومت رسيد و پس از تحكيم موقعيت خود و تسلط بر شام و مصر در سال هفتاد و سه هجرى عبدالله بن زبير را در مكه محاصره و دستگير نمود و به قتل رسانيد.[37]

عبدالملك مردى بيرحم و بخيل و ستمگر بود، روزى به سعيد بن مسيب گفت: «من آنچنان شده ام كه از انجام كار نيك مسرور نمى شوم و از كار زشت بدم نمى آيد». سعيد به وى گفت: «معلوم مى شود دلت كاملا مرده است».

پس از كشته شدن عبدالله بن زبير در خطبه اى به مردم گفت: «هر كس مرا به تقوى و پرهيزگارى دعوت كند گردنش را مى زنم».[38]

از جنايات بزرگ عبدالملك فرمانروا ساختن حجاج بن يوسف ثقفى در بصره و كوفه است، حجاج از خونريزترين و رذل ترين چهره هاى حكومت اموى است. او كه ساديسم جنايت و خونريزى داشت وحشيانه به آزار و شكنجه و كشتار مردم پرداخت و به ويژه به نابودى شيعيان حضرت على(عليه السلام) همت گماشت و در مدت حكومت خود حدود صد و بيست هزار نفر را كشت.[39]

عبدالملك شديداً مراقب امام سجاد(عليه السلام) بود، و مى كوشيد تا از رفتار امام سوژه اى بدست آورد و بدان بهانه بر امام سخت بگيرد يا توهينى برساند.

امام سجاد با يكى از كنيزان كه آزاد كرده خودش بود ازدواج كرد، جاسوسان عبدالملك جريان را به او خبر دادند و عبدالملك نامه اى توهين آميز به امام نوشت كه: «به من خبر رسيد تو با كنيز آزاد كرده خود ازدواج كرده اى در حاليكه در قريش زنان سرشناسى هست كه ازدواج با آنان موجب عظمت و افتخار تو مى بود، و از آنان فرزندان شايسته اى نصيبت مى شد، تو با اين ازدواج نه ملاحظه خود را كرده اى و نه براى فرزندانت راه بزرگى باقى گذاشته اى. والسلام».

اشتراک نشریات رایگان

سامانه پاسخگویی