متن کتاب های موسسه در راه حق (آزمایشی)

در این قسمت که به صورت آزمایشی راه اندازی شده متن کتاب های موسسه جهت مطالعه آنلاین مخاطبان گرامی قرار داده می شود.

شما میتوانید از لیست پایین متن تعدادی از کتاب ها را مطالعه فرمایید.

فرمود: «پير مرد! فكر مى كنم غريب هستى، و گمان مى برم در اشتباه افتاده اى، اگر از ما رضايت بخواهى، خواهيم داد و اگر چيزى بطلبى; اگر راهنمايى مى جويى، راهنماييت خواهيم كرد; اگر بارى بر دوش دارى، برمى داريم و اگر گرسنه اى سيرت مى سازيم; اگر نيازمندى، نيازت را برمى آوريم، هر كارى دارى، در انجام آن حاضريم. و اگر بر ما وارد شوى، راحت ترخواهى بود كه وسايل پذيرايى از هر گونه ما را فراهم است.»

مرد، شرمسار شد و گريست و گفت: «گواهى مى دهم كه تو جانشين خداوند بر زمينى، خدا بهتر مى داند كه رسالت خويش، كجا قرار دهد.[20] تو و پدرت، نزد من، مبغوض ترين بوديد، اما اكنون محبوب ترين هستيد.»

پير مرد آنروز مهمان امام شد و چون از آنجا رفت به دوستى آن گرامى، گرويده بود.[21]

مروان حكم، ـ كه هيچگاه از آزار آن گرامى فروگذار نمى كرد ـ هنگام رحلت آن امام، در تشييع شركت كرد. حضرت امام حسين(عليه السلام)فرمود: «تو به هنگام حيات برادرم، هر چه از دستت برآمد، كردى; و اينك در تشييع او، حاضر آمده اى و مى گريى؟!».

پاسخ داد: «هر چه كردم، با كسى كردم كه بردباريش از اين كوه ـ اشاره به كوهى در مدينه ـ بيشتر بود.»[22]

خلافت

شامگاه بيست و يكم رمضان سال چهلم از هجرت، حضرت على(عليه السلام) شهيد شد. بامداد آن روز، مردم در مسجد جامع شهر، گرد آمدند.

اشتراک نشریات رایگان

سامانه پاسخگویی