متن کتاب های موسسه در راه حق (آزمایشی)

در این قسمت که به صورت آزمایشی راه اندازی شده متن کتاب های موسسه جهت مطالعه آنلاین مخاطبان گرامی قرار داده می شود.

شما میتوانید از لیست پایین متن تعدادی از کتاب ها را مطالعه فرمایید.

به عرض رسيد: «او چشم درد دارد.»

فرمود: «او را بياوريد، او مردى است كه خدا و پيامبرش او را دوست دارند و او نيز خدا و پيامبرش را دوست دارد.»

على را آوردند; پيامبر فرمود: «على از چه ناراحتى؟»

ـ از چشم درد و سردرد.

پيامبر او را دعا كرد و از آب دهان بر سر و چشم او كشيد، درد برخاست، و على نيز; و پرچم سفيد را برافراشت و در دست گرفت. پيامبر خدا به او فرمود: «جبرئيل همراه تو. پيروزى با توست، خدا در دل آنان ترس و بيم افكنده است و بدان كه آنان در كتاب خويش يافته اند كه: نام كسى كه مغلوبشان مى سازد ايليا (على) است; چون به آنان رسيدى بگو نام من على است; به اراده خداوند، خوار خواهند شد.»

على به ميدان تاخت. نخست با بزرگ يهود كه «مَرحَب» نام داشت روياروى شد; و گفت و شنودى كرد و سرانجام به تيغه شمشير به خاكش درافكند. يهوديان به درون قلعه پناه بردند و در را بستند; على پشت در آمد و آن را كه بيست تن مى بستند يك تَنه گشود و از جا كند و بر خندق قلعه يهوديان افكند تا مسلمانان از آن گذشتند و به قلعه درآمدند... و پيروز شدند.[13]

دانش على(عليه السلام)

ابن عباس از پيامبر نقل مى كند كه: «على، داناترين امت من و در داورى از همه برتر است.» و هم گفته پيامبر است كه: «اَنَا مَدينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِىٌّ بابُها فَمَنْ اَرادَ العِلْمَ فَلْيَقْتَبِسْهُ مِنْ عَلىٍّ; من به گونه شهر دانشم و على به منزله درِ آن، هركس دانش بجويد بايد از على فرا گيرد.»

اشتراک نشریات رایگان

سامانه پاسخگویی