غريزه جنسى و فرهنگ
هر جامعه اى از ساختار فرهنگى خاص برخوردار است . فرهنگ جوامع مشخِّص آداب، رسوم نوع خاص روابط، اخلاق، اعتقادات، نگرشهاى سياسى، اقتصادى و... است . كيفيت بهره گيرى از غرايز و استعدادها و نحوه ارضاء و پاسخگوئى به آنها وابسته به نوع فرهنگ حاكم بر مردم است .
فرهنگ اجتماعات در ارضاء غريزه جنسى از دو حال جاهلى و عقلى خارج نيست . ارضاء جاهلى غريزه جنسى عبارت از ناهماهنگى آن با انسان بودن انسان است . چنان كه عقلانى بودن ارضاء، هماهنگى آن با اصل انسان بودن است.
در فرهنگ جاهلى يا به طور كلى معيار و قاعده اى براى پاسخگويى به خواهش جنسى وجود ندارد كه هرج ومرج جنسى نام مى گيرد . و يا قواعد، قوانين و معيارهايى وجود دارد كه با اصل انسانى هماهنگ نيست، در برخى از جامعه ها ممكن است با توجّه به وجود هرج و مرج جنسى، معيارهايى مغاير با انسانيّت انسان نيز وجود داشته باشد .
در فرهنگ عقلى، ارضاء والتذاذ جنسى بدون معيار نيست، و معيارى پسنديده است كه با مصالح بُعد انسانى هماهنگ باشد . قوانين و احكام براساس آن معيار، اعتبار و قرارداد مى شود.
حكم پوشش كامل براى زن از ديد نامحرمان و نهى از سخن گفتن و ظاهر شدن به نحوى كه در برخى تحريك شهوانى كند و نهى مردان از نگاه شهوانى به زنان، اشخاص و... همگام بامصالح انسانى و حفظ عفاف، غيرت و ناموس است .