شخصى كه توانايى بر نكاح دائم ندارد شايد توانايى بر نكاح مدّت دار را داشته باشد و زمانى هم ممكن است، براساس شرايط محيطى، زمانى، اقتصادى و... دسترسى به ازدواج مدّت دار را نيز پيدا نكند . دست نيافتن مجوّزى بر تجاوز از حدود مصالح انسانى، قوانين شرعى و عقلى نيست . بايد عفّت را كه اساس و سرمنشأهر خير است[5]پيشه كند.
بهره انسانى غريزه جنسى
بهره انسانى بردن از غريزه جنسى در شعاع هماهنگى آن با خواسته هاى عقلانى و ذات واقعيّت گرايى انسان است . آن چه عقل طلب مى كند، همان سعادت هميشگى و جاويد است ; و آنچه واقعيّت گرايى انسان خواهانش هست، رؤيت مشاهده و قرب حقّ مى باشد; به همين جهت خواسته او از خداى متعال اين است كه عرض مى كند: وَلاتَحْجُبْ مُشْتاقيك عَنِ النَّظَرِ اِلى جَميل رُؤيتِكَ:[6](معبودم) نظر به زيبايى رؤيت و ديدارت را برشيفتگانت دريغ مدار.
غريزه جنسى نه تنها مانع سعادت جاويد و ديدار حق نبايد باشد، بل بايد وسيله و ابزار براى آن قرار گيرد. و آن در صورتى است كه بهره حيوانى آن (التذاذ شهوى، بقاء نوع، آرامش جنسى) در دايره قوانين عقلى و شرعى باشد، و در شعاع عقل و شرع رنگ انسانى بگيرد.
زن و شوهر (دائم يا مدّت دار) كه از يكديگر التذاذ شهوانى مى برند و آرامش جنسى را بدست مى آورند، از فضل و رحمت خدا نيز برخوردار مى شوند; زيرا نفس خويش را از فساد جنسى باز داشته اند.
رسول خدا(صلى الله عليه وآله)فرمود : ازدواج عفّت چشم و مواضع تحريكات شهوانى را به بهترين وجه حفظ مى كند و از هر وسيله اى براى بازداشتن نفس از فساد جنسى نافذتر و شرافتمندانه تر است![7]